فرزانه فخیمی؛ علیرضا مطلبی آذر؛ فریبرز زارع نهندی؛ نعمت سخندان بشیر؛ غلامرضا گوهری
چکیده
تنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی ازجمله سیبزمینی را در بیشتر نقاط جهان متأثر میسازد. بحران زیستمحیطی دریاچه ارومیه و اثرات منفی آن بر زمینهای کشاورزی اطراف این دریاچه بهعنوان یک تهدید جدی برای تولید بسیاری از محصولات مهم و اقتصادی کشاورزی همچون سیبزمینی محسوب میشود. گلایسین بتائین ...
بیشتر
تنش شوری، یک تنش محیطی است که رشد و نمو گیاهان و تولید محصولات کشاورزی ازجمله سیبزمینی را در بیشتر نقاط جهان متأثر میسازد. بحران زیستمحیطی دریاچه ارومیه و اثرات منفی آن بر زمینهای کشاورزی اطراف این دریاچه بهعنوان یک تهدید جدی برای تولید بسیاری از محصولات مهم و اقتصادی کشاورزی همچون سیبزمینی محسوب میشود. گلایسین بتائین در اکثر گیاهان بهعنوان یک ماده غیر سمی باعث افزایش تحمل گیاهان به شرایط نامناسب تنشهای شوری و خشکی میگردد. مطالعات زیادی در مورد چگونگی دخالت سالیسیلاتها در واکنش گیاهان به تنشهای غیرزنده محیطی از قبیل تابش ماورای بنفش، خشکی، شوری و سرمازدگی انجام یافته است. در این تحقیق، تأثیر تنش شوری (کلرید سدیم) و تیمار اسید سالیسیلیک بر بیان ژن بتائین آلدهید دهیدروژناز (LOC102601322) به روش RT-PCR نیمه کمی در گیاهچههای سیبزمینی رقم اگریا در محیط کشت MS بررسی شد. برای این منظور، آزمایشی بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار با چهار ریز نمونه در آزمایشگاه کشت بافت گیاهی گروه علوم و مهندسی باغبانی دانشگاه تبریز به اجرا در آمد. عاملهای آزمایش، شامل شوری (کلرید سدیم) در دو سطح (صفر و 70 میلی مول بر لیتر)، اسید سالیسیلیک در چهار سطح (صفر، 1، 10 و 100 میلی مول بر لیتر) بود. نتایج نشان داد که اثر تیمار کلرید سدیم بر میزان گلایسین بتائین معنی دار بود، بااینحال اثر متقابل شوری و اسید سالیسیلیک بر صفات بیوشیمیایی معنیدار نبود. نتایج مولکولی نشان داد که میزان بیان ژن بتائین آلدهید دهیدروژناز در تمام غلظتهای بررسیشده اسید سالیسیلیک و تنش شوری نسبت به گیاه شاهد افزایش قابلتوجهی نشان داد که حداکثر میزان بیان این ژن در غلظت 100 مول بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد. همبستگی معنیداری بین بیان ژن بتائین آلدهید دهیدروژناز و میزان گلایسین بتائین مشاهده شد. چنین به نظر میرسد که کاربرد اسید سالسیلیک موجب کاهش اثرات منفی تنش شوری در گیاهچه های سیبزمینی در شرایط کشت درون شیشه ای میگردد.
زبیده کهن پور؛ عاطفه صبوری؛ ابراهیم هزارجریبی؛ علی اعلمی
چکیده
سویا (.Glycine max L) یکی از مهمترین دانههای روغنی میباشد. در مطالعه حاضر، تعداد 30 ژنوتیپ سویا متشکل از 27 لاین پیشرفته نسل F8 و سه رقم والدینی سحر، ویلیامز و کتول از لحاظ صفات مورفولوژیکی و عملکردی در دو محیط بدون تنش و تحت تنش کمآبی در منطقه ازبرم از توابع شهرستان سیاهکل واقع در استان گیلان طی سال 1395 ارزیابی شدند. این آزمایش در قالب طرح ...
بیشتر
سویا (.Glycine max L) یکی از مهمترین دانههای روغنی میباشد. در مطالعه حاضر، تعداد 30 ژنوتیپ سویا متشکل از 27 لاین پیشرفته نسل F8 و سه رقم والدینی سحر، ویلیامز و کتول از لحاظ صفات مورفولوژیکی و عملکردی در دو محیط بدون تنش و تحت تنش کمآبی در منطقه ازبرم از توابع شهرستان سیاهکل واقع در استان گیلان طی سال 1395 ارزیابی شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که برای تمام صفات به جز صفت طول غلاف، اختلاف بین ژنوتیپها و برهمکنش بین ژنوتیپ و محیط در سطح یک درصد معنیدار بودند که بیانگر وجود تنوع ژنتیکی بالا و واکنش متفاوت ژنوتیپها در دو محیط بدون تنش و تحت تنش کمآبی از لحاظ صفات مختلف بود. بر اساس تجزیه خوشهای به روش حداقل واریانس Ward تحت شرایط بدون تنش، ژنوتیپها به سه گروه تفکیک شدند. گروه اول متشکل از پنج لاین پیشرفته کتول×ویلیامز(3123)، ویلیامز×کتول(4)، ویلیامز×همیلتون(2)، سحر×همیلتون(4)، گرگان3×ویلیامز(2) و رقم کتول بود که از لحاظ تمامی صفات، از جمله صفات عملکردی مانند تعداد و وزن غلافها، وزن کل دانههای بوته و وزن صددانه، میانگین بیشتری از سایر ژنوتیپها داشتند. در شرایط تنش کمآبی نیز ژنوتیپها در سه گروه قرار گرفتند که گروه سوم شامل چهار عضو متشکل لاینهای سحر×کتول(4)، ویلیامز×همیلتون(1)، ویلیامز×K778(3) و ویلیامز×کتول(4) از لحاظ صفات مهم عملکردی، برتر از سایر ژنوتیپها عمل کردند. همچنین بر اساس نتایج تجزیه به مؤلفههای اصلی و بایپلات حاصل از دو مؤلفه نخست، لاین گرگان3×ویلیامز(2) در شرایط بدون تنش و لاین ویلیامز×کتول(4) در هر دو شرایط برتر از سایر لاینها و ارقام والدینی عمل نمودند.
علیرضا رهی؛ حمید نجفی زرینی؛ غلامعلی رنجبر؛ مهدی قاجار سپانلو
چکیده
به منظور شناسایی ژنوتیپهای متحمل به خشکی گیاه سویا آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در دماوند انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل 50 ژنوتیپ سویا و دو سطح آبیاری نرمال و قطع آبیاری در زمان غلاف دهی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که واکنش ژنوتیپهای سویا به شرایط تنش خشکی ...
بیشتر
به منظور شناسایی ژنوتیپهای متحمل به خشکی گیاه سویا آزمایشی گلخانهای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1396 در دماوند انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل 50 ژنوتیپ سویا و دو سطح آبیاری نرمال و قطع آبیاری در زمان غلاف دهی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که واکنش ژنوتیپهای سویا به شرایط تنش خشکی و بدون تنش متفاوت بود. ژنوتیپهای 2، 14، 21، 38 و 49درهر دو شرایط تنش خشکی و بدون تنش و ژنوتیپهای 25 و 14 فقط در شرایط تنش عملکرد بالایی را نشان دادند. برای تعیین مناسب ترین شاخصها از همبستگی شاخصهای تحمل به خشکی با عملکرد دانهها در شرایط تنش و بدون تنش استفاده شد و بر این اساس از 17 شاخص 10 شاخص قابل اعتماد معین شد و ژنوتیپهای برتر این شاخصها نیز مشخص گردید. ژنوتیپ برتر برای میانگین تولید شاخص بهره وری ، میانگین هندسی، میانگین هارمونیک و شاخص تحمل خشکی ژنوتیپ شماره 14بود و ژنوتیپهای 14 و 25 برای شاخص عملکرد، ژنوتیپهای25 و34 برای شاخص پایداری عملکرد، ژنوتیپ 25 برای شاخص مقاومت به خشکی و شاخص تولید غیر تنشی تنش و ژنوتیپهای 14 و 49 برای شاخص تحمل غیر زیستی و شاخص تحمل تنش تعدیل شده برتر بودند. کلیه شاخصهای تحمل به خشکی در تجزیه به مولفههای اصلی وارد شدند و نتایج نشان داد که مولفههای اول و دوم در مجموع 99/97% واریانس کل را تبیین کردند. شاخصهایی که بالاتر بودن مقادیر آنها نشانه متحمل بودن گیاه به خشکی میباشد، در مؤلفه اول و شاخصهایی که بیشتر بودن آنها مبین حساسیت گیاه به خشکی میباشد در مؤلفه دوم قرار گرفتند. تجزیه کلاستر ژنوتیپها را به 8 گروه تقسیم نمود و ژنوتیپهای2، 14، 21، 23، 42 و 49 در یک گروه قرار داد این ژنوتیپها بر اساس میانگین در هر دو محیط عملکرد خوبی دارند.
فاطمه درویش نیا؛ محمد هادی پهلوانی؛ خلیل زینلی نژاد؛ خسرو عزیزی
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی شاخص تحمل به کمآبی، برآورد تنوع ژنتیکی برای طول کلئوپتیل و بررسی نقش طول کلئوپتیل در نحوه واکنش به تنش انجام شد. مقایسه میزان عملکرد و اجزای آن در ژنوتیپهای گندم نان مناطق خشک و نیمهخشک ایران انجام گرفت. در این تحقیق 50 ژنوتیپ در شرایط تنش آبی و عادی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار موردمطالعه ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی شاخص تحمل به کمآبی، برآورد تنوع ژنتیکی برای طول کلئوپتیل و بررسی نقش طول کلئوپتیل در نحوه واکنش به تنش انجام شد. مقایسه میزان عملکرد و اجزای آن در ژنوتیپهای گندم نان مناطق خشک و نیمهخشک ایران انجام گرفت. در این تحقیق 50 ژنوتیپ در شرایط تنش آبی و عادی بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار موردمطالعه قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که بین ژنوتیپها در هر دو شرایط محیطی ازلحاظ کلیه صفات بهجز صفت تعداد سنبله در واحد سطح اختلاف معنیداری وجود داشت و دامنه تغییرات برای کلیه صفات دارای طیف نسبتاً بالایی بود که نشاندهنده تنوع بالا بین ژنوتیپهای موردمطالعه بود. میانگین تمام صفات بهجز وزن سنبله اصلی و طول ریشک، در شرایط معمولی بیشتر از شرایط تنش رطوبتی بود. طول کلئوپتیل ژنوتیپها بین 2.41 تا 4.91 سانتیمتر بود. در بین نه صفت موردمطالعه، تعداد شش صفت دچار کاهش رشد ناشی از اعمال تنش خشکی گردیدند و از این میان کاهش تعداد سنبله، عملکرد دانه در سطح و وزن سنبله از همه قابلتوجهتر بود. سه ژنوتیپ شیرودی، اروم و پاستور متحملترین و ژنوتیپ استار دارای کمترین مقدار STI نسبت به تنش کمآبی بود. برای بررسی ارتباط صفات و شاخص مقاومت به خشکی با طول کلئوپتیل، ضریب همبستگی محاسبه گردید. بیشترین همبستگی مثبت در هر دو شرایط محیطی (تنش و بدون تنش) میان صفات ارتفاع بوته با طول کلئوپتیل به ترتیب به میزان 0.56 و 0.43 و تعداد سنبله با طول کلئوپتیل به ترتیب به میزان 0.16 و 0.165 بود. همبستگی طول کلئوپتیل تحت شرایط تنش و بدون تنش با شاخص STI منفی بود. بین عملکرد دانه و طول کلئوپتیل همبستگی منفی و غیر معنیداری وجود داشت. ضریب همبستگی طول کلئوپتیل با برخی صفات کمیتی در شرایط تنش نسبت به شرایط عدم تنش کمآبی ازنظر اندازه و جهت تغییر نمود که ناشی از نقش مؤثر طول کلئوپتیل در موازنه گیاه و شرایط رطوبتی است
رضا شهریاری؛ حسین شهبازی؛ نسیم هجران؛ سمیه سیف برقی
چکیده
به منظور ارزیابی کارایی صفات فیزیولوژیکی در گزینش تحمل به تنش خشکی گیاه جو، آزمایشی با 19 ژنوتیپ جو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط تنش خشکی و بدون تنش در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل در سال زراعی 1395-1394 اجرا گردید. بعد از اعمال تنش، صفات محتوی آب نسبی برگ، هدایت روزنهای، فلورسانس کلروفیل (Fv/Fm)، اتلاف آب از برگ جداشده، ...
بیشتر
به منظور ارزیابی کارایی صفات فیزیولوژیکی در گزینش تحمل به تنش خشکی گیاه جو، آزمایشی با 19 ژنوتیپ جو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو محیط تنش خشکی و بدون تنش در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل در سال زراعی 1395-1394 اجرا گردید. بعد از اعمال تنش، صفات محتوی آب نسبی برگ، هدایت روزنهای، فلورسانس کلروفیل (Fv/Fm)، اتلاف آب از برگ جداشده، سطح ویژه برگ و سرعت پوشش زمین اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس صفات نشان داد که اثر خشکی بر صفات محتوی آب نسبی برگ، اتلاف آب از برگ جداشده، سطح ویژه برگ و سرعت پوشش زمین معنیدار ولی بر Fv/Fm و هدایت روزنهای معنیدار نبود. در شرایط بدون تنش، ژنوتیپ شماره 13با عملکرد 5040 کیلوگرم در هکتار پرمحصولترین ژنوتیپ و در شرایط خشکی ژنوتیپهای 13 و 15 با عملکرد 2710 و 2550 کیلوگرم در هکتار برترین ژنوتیپها بودند. در شرایط بدون تنش عملکرد فقط با سرعت پوشش زمین، همبستگی نشان داد، در حالیکه در شرایط تنش، همبستگی عملکرد دانه با محتوی آب نسبی برگ، هدایت روزنهای، سطح ویژه برگ و سرعت پوشش زمین مثبت و با اتلاف آب برگ جدا شده منفی بود. در تجزیه رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحت شرایط خشکی، صفات هدایت روزنهای، سرعت پوشش زمین و اتلاف آب از برگ جدا شده در مدل رگرسیونی باقی مانده و 69.3 درصد تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. تجزیه کلاستر، ژنوتیپهای متحمل را به خوبی از ژنوتیپهای حساس جدا نمود. نتایج نشان داد که سرعت پوشش زمین با داشتن قویترین همبستگی با عملکرد دانه و کمترین مقدار اثر متقابل ژنوتیپ× محیط، میتواند به عنوان مناسبترین معیار غیر مستقیم گزینش تحمل به خشکی در گیاه جو مد نظر قرار گیرد. صفات هدایت روزنهای، تعرق غیر روزنهای، محتوی آب نسبی برگ و سطح ویژه برگ نیز میتوانند در اولویت بعدی قرار گیرند.
کاوه قادری؛ سلیمان محمدی؛ محمدرضا داداشی؛ عزیز مجیدی
چکیده
یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی انتهای فصل در زراعت جو، تولید ارقام جدید متحمل میباشد که در شرایط مختلف محیطی پایداری عملکرد داشته باشند. با توجه به پیچیدگی برهمکنش آب و مقدار نیتروژن مصرفی در تظاهر عملکرد بالقوه گیاه، این پژوهش با هدف ارزیابی واکنش ژنوتیپهای جو به مقادیر مختلف نیتروژن (شاهد، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره) ...
بیشتر
یکی از راهکارهای مقابله با تنش خشکی انتهای فصل در زراعت جو، تولید ارقام جدید متحمل میباشد که در شرایط مختلف محیطی پایداری عملکرد داشته باشند. با توجه به پیچیدگی برهمکنش آب و مقدار نیتروژن مصرفی در تظاهر عملکرد بالقوه گیاه، این پژوهش با هدف ارزیابی واکنش ژنوتیپهای جو به مقادیر مختلف نیتروژن (شاهد، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره) در شرایط آبیاری نرمال و تنش کمآبی آخرفصل، بصورت آزمایش کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار طی سالهای 1395-1393 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب اجرا شد. سطوح مختلف نیتروژن در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای جو در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه مرکب نشان داد که اثر سال، رقم، نیتروژن و برهمکنش سال در رقم برای هر دو شرایط آبیاری معنیدار بود. مقایسات میانگین نشان داد رقم بهمن و لاین EBYT-84-10 بیشترین مقدار عملکرد دانه را در هر دو شرایط آبیاری داشتند. همچنین نتایج حاصل از تجزیه به مولفههای اصلی نشان داد که رقم بهمن در شرایط عدم مصرف، ژنوتیپهای بهمن و EBYT-84-10 در سطح 50 و 100 کیلوگرم و ژنوتیپ EBYT-84-10 در سطح 150 کیلوگرم کود نیتروژن، بیشترین تحمل به تنش خشکی را داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که نیاز کود نیتروژن ارقام جو بسته به فراهمی مقدار آب تغییر نموده و لذا مصرف بیرویه کود نیتروژن علاوه بر افزایش هزینه برای کشاورز ممکن است محیط زیست را آلوده نماید و بنابراین بایستی با احتیاط مصرف گردد.
محمد علیزاده؛ نظام آرمند؛ مجید رستمی؛ سعید رضا حسین زاده
چکیده
اسیمیلاسیون خالص CO2 از طریق فرایند فتوسنتز، اولین مرحله تولید زیست توده است. به منظور بررسی اثرات تنش کمبود آب بر شاخص های فتوسنتزی 3 رقم زراعی نخود در مراحل گیاهچه ای، گلدهی و غلاف دهی پژوهشی در سال 1394 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط کنترل شده بود. دو فاکتور مورد آزمایش در این مطالعه ...
بیشتر
اسیمیلاسیون خالص CO2 از طریق فرایند فتوسنتز، اولین مرحله تولید زیست توده است. به منظور بررسی اثرات تنش کمبود آب بر شاخص های فتوسنتزی 3 رقم زراعی نخود در مراحل گیاهچه ای، گلدهی و غلاف دهی پژوهشی در سال 1394 به اجرا درآمد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط کنترل شده بود. دو فاکتور مورد آزمایش در این مطالعه شامل ارقام نخود زراعی (عادل، آزاد و کرج) و تنش آبی در پنج سطح 20، 40، 60، 80 و 100 درصد رطوبت در حد ظرفیت زراعی بودند. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که تحت شرایط تنش کم آبی شدید (20 و 40 درصد ظرفیت زراعی) کلیه صفات مورد بررسی در مقایسه با شرایط بدون تنش کاهش معنی داری داشتند. نتایج در مرحله گیاهچه ای نشان داد که در شرایط بدون تنش، میزان فتوسنتز خالص، CO2 درون سلولی، محتوای کلروفیل برگی، تعرق و کارایی فتوسیستم II در رقم کرج نسبت به رقم عادل به ترتیب 29%، 13%، 23%، 21% و 3% بیشتر بود. در مرحله گلدهی و در شرایط بدون تنش، محتوای کلروفیل برگی و فتوسنتز خالص در مقایسه با رقم عادل 14% و 17% و در مقایسه با رقم آزاد به ترتیب 29% و 43% بیشتر بود. در شرایط تنش 40 درصد ظرفیت زراعی CO2 درون سلولی و فتوسنتز خالص به صورت معنی داری در رقم کرج افزایش داشت. در مرحله غلاف دهی در سطوح 60 و 100 درصد ظرفیت زراعی رقم کرج با محتوای کلروفیل 2.76 و 4.70 میلی گرم بر گرم وزن تر برگ نسبت به دو رقم دیگر برتری داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر رقم کرج به دلیل برتری ویژگی های فتوسنتزی نسبت به دو رقم دیگر پس از انجام پژوهش های تکمیلی می تواند قابلیت معرفی به عنوان رقم متحمل به خشکی را داشته باشد.
مریم میردورقی؛ محمدصادق تقی زاده؛ علی بهپوری
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر تنش آبی بر اندامهای هوایی، ریشه و عملکرد گندم دوروم در کشت مخلوط ژنوتیپها، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال 97-96 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی با استفاده از مخلوط ارقام و لاینها شامل: شبرنگ، بهرنگ و لاینهای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر تنش آبی بر اندامهای هوایی، ریشه و عملکرد گندم دوروم در کشت مخلوط ژنوتیپها، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال 97-96 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی با استفاده از مخلوط ارقام و لاینها شامل: شبرنگ، بهرنگ و لاینهای DW-92-4 و DW-94-14 بهصورت کشت خالص و کشت مخلوط ژنوتیپها در ترکیبهای دوتایی و چهارتایی بودند. تیمار تنش شامل دو سطح (آبیاری نرمال و تنش آبی) بر مخلوط ژنوتیپها اعمال شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تنش و سیستمهای کشت و اثر متقابل تنش×سیستمهای کشت بر عملکرد دانه معنیدار بود (p≤0.01). مقایسه میانگین اثر متقابل نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به ترکیب کشت مخلوط شبرنگ + بهرنگ (8.75 گرم در بوته) در شرایط آبیاری نرمال و کمترین آن نیز مربوط به ترتیب کشت خالص DW-92-4 با میانگین 1.1 گرم در بوته که با تیمار کشت مخلوط DW-92-4 و DW-94-14 با میانگین 1.20 گرم، کشت خالص بهرنگ با میانگین 1.25 گرم، کشت مخلوط بهرنگ+DW-92-4 با میانگین 1.25، کشت خالص شبرنگ با میانگین 45/1، کشت خالص DW-94-14 با میانگین 50/1، کشت مخلوط چهار ژنوتیپ DW-92-4 و DW-94-14+شبرنگ+بهرنگ با میانگین 1.75، کشت مخلوط شبرنگ+ بهرنگ با میانگین 2.35 (در شرایط تنش آبی) و کشت مخلوط شبرنگ+DW-94-14 با میانگین 1.45 (در شرایط آبیاری نرمال) اختلاف آماری معنیداری نداشت. بالاترین همبستگی مثبت و معنیدار بین عملکرد دانه با ارتفاع گیاه و وزن هزار دانه و طول برگ به ترتیب **r=0.443 و **0.434=r و *0.312=r مشاهده شد. بهطورکلی، نتایج بهدستآمده نشاندهنده این است که کشت مخلوط دو ژنوتیپ شبرنگ+بهرنگ در شرایط آبیاری نرمال نسبت به کشت خالص یک ژنوتیپ در شرایط تنش آبی از عملکرد دانه بالاتری برخوردار بود. همچنین، بیشترین عملکرد در حالت تنش آبی به کشت مخلوط شبرنگ+ DW-92-4 اختصاص یافت.
خوشناز پاینده؛ مانی مجدم؛ نازلی دروگر
چکیده
به منظور مطالعه خواص کیفی و عملکرد دانه کلزا رقم هایولا 401 در واکنش به محلولپاشی کود ریزمغذی مرکب آهن، روی و منگنز تحت تنش قطع آبیاری، این تحقیق در سال زراعی 97-1396 در منطقه آب و هوایی حمیدیه به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش قطع آبیاری در دو سطح آبیاری مطلوب، قطع ...
بیشتر
به منظور مطالعه خواص کیفی و عملکرد دانه کلزا رقم هایولا 401 در واکنش به محلولپاشی کود ریزمغذی مرکب آهن، روی و منگنز تحت تنش قطع آبیاری، این تحقیق در سال زراعی 97-1396 در منطقه آب و هوایی حمیدیه به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل تنش قطع آبیاری در دو سطح آبیاری مطلوب، قطع آبیاری در مرحله خورجیندهی در کرتهای اصلی و محلولپاشی کود مرکب ریزمغذی آهن ، روی و منگنز در چهار سطح شامل عدم محلولپاشی (شاهد)، و محلولپاشی با غلظتهای دو در هزار، چهار در هزار و شش در هزار در کرتهای فرعی بودند. نتایج نشان تنش قطع آبیاری بر شاخص سطح برگ، عملکرد دانه، میزان پروتئین دانه، عملکرد پروتئین، درصد آهن و روی دانه تأثیر معنیداری داشت. همچنین با افزایش غلظت کود ریزمغذی، عملکرد دانه، میزان پروتئین دانه، عملکرد پروتئین، درصد آهن و روی دانه افزایش یافت. در شرایط آبیاری مطلوب و محلولپاشی با غلظت شش در هزار بالاترین مقادیر بدست آمد که این نتایج با تیمار محلول پاشی با غلظت چهار در هزار تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین عملکرد دانه با میانگین 3290.4 کیلوگرم در هکتار در شرایط آبیاری مطلوب و محلولپاشی چهار در هزار بدست آمد. در این آزمایش محلول-پاشی عناصر ریزمغذی موجب کاهش خسارت ناشی از تنش قطع آبیاری بر عملکرد دانه و نیز افزایش درصد آهن و روی دانه گردید. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت اگرچه تنش قطع آبیاری باعث کاهش رشد و عملکرد کلزا شد ولی استفاده از عناصر ریزمغذی به میزان چهار در هزار توانسته تا 35% کاهش عملکرد را جبران کند.
عزیز مجیدی؛ پرنگ امیری
چکیده
در شرایط تنش ، همزیستی گونههای قارچ میکوریزا-آربوسکولار با ریشه گیاه میزبان، تأثیر مستقیمی بر تحمل خشکی در گیاهان دارد. بهمنظور بررسی تأثیر دو گونه قارچ میکوریزا-آربوسکولار در سطوح مختلف تنش رطوبتی بر برخی ویژگیهای رشدی ذرت، این آزمایش بهصورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با پنج تکرار در شرایط گلخانه اجرا ...
بیشتر
در شرایط تنش ، همزیستی گونههای قارچ میکوریزا-آربوسکولار با ریشه گیاه میزبان، تأثیر مستقیمی بر تحمل خشکی در گیاهان دارد. بهمنظور بررسی تأثیر دو گونه قارچ میکوریزا-آربوسکولار در سطوح مختلف تنش رطوبتی بر برخی ویژگیهای رشدی ذرت، این آزمایش بهصورت فاکتوریل با دو عامل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با پنج تکرار در شرایط گلخانه اجرا گردید. عامل اول مربوط به سطوح تنش رطوبتی شامل 60، 80 و 100% ظرفیت زراعی و عامل دوم مربوط به دو گونه قارچ میکوریزا شامل Glomus intraradices و Glomus mosseae و شاهد (عدم تلقیح) بودند. نتایج نشان داد که تنش رطوبتی موجب کاهش ارتفاع بوته و وزن خشک اندام هوایی به ترتیب به میزان13% و17% شد. تنش رطوبتی بر وزن خشک ریشه بی تاثیر بود ولی، قارچهای مایکوریزا وزن خشک ریشه را افزایش داده و تاثیر G. mosseae نسبت به گونه G. intraradices بیشتر بود. علیرغم افزایش شدت تنش رطوبتی، قارچهای مایکوریزا شاخص کلروفیل SPAD را افزایش داد. بیشترین شاخص کلروفیل مربوط به تیمار تلقیح با قارچ G. mosseae در 0.6 ظرفیت زراعی معادل 37.02 بود. گیاه تلقیح شده با قارچ G. mosseae نسبت به G. intraradices کارایی بیشتری در حفظ رطوبت نسبی آب برگ در شرایط تنش رطوبتی داشت. بیشترین درصد کلونیزاسیون ریشه معادل 39.04 در تیمار تلقیح با قارچ mosseae G. در 60% رطوبت زراعی به دست آمد. بهطورکلی، نتایج پیشنهاد میکنند که در شرایط تنش رطوبتی، گونه G. mosseae قادر به برقراری ارتباط همزیستی مؤثرتری با ریشه گیاه ذرت تحت شرایط انجام این آزمایش بود.
محمود محمدی؛ سید علی محمد مدرس ثانوی؛ همت اله پیردشتی؛ بهنام زند؛ زین العابدین طهماسبی سروستانی
چکیده
خشک سالی مشکل شایعی است که بصورت جدی کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد. استفاده از تکنیکهای زراعی از جمله تقویت شرایط بیولوژیک خاک میتواند در کاهش اثرات تنش خشکی مؤثر باشند. در رابطه با این موضوع آزمایشی بصورت مزرعهای در دو منطقه تهران (نیمهخشک) و ورامین (خشک) در سال 94-1393 انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل ...
بیشتر
خشک سالی مشکل شایعی است که بصورت جدی کمیت و کیفیت تولیدات کشاورزی را تحت تأثیر قرار میدهد. استفاده از تکنیکهای زراعی از جمله تقویت شرایط بیولوژیک خاک میتواند در کاهش اثرات تنش خشکی مؤثر باشند. در رابطه با این موضوع آزمایشی بصورت مزرعهای در دو منطقه تهران (نیمهخشک) و ورامین (خشک) در سال 94-1393 انجام شد. آزمایش بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اصلی شامل سه تیمار بدون تنش آبی، تنش متوسط و تنش شدید (آبیاری در زمان 30، 40 و 50 درصد ظرفیت زراعی) بود و ترکیب فاکتوریل شامل سه رژیم کود شیمیایی (بدون مصرف، مصرف 50 و 100 درصد نیتروژن + فسفر مورد نیاز گیاه)، قارچ میکوریزایی (کاربرد و عدم کاربرد در زمان کاشت) و باکتری آزوسپیریلوم (کاربرد و عدم کاربرد در زمان کاشت بذر، مرحله 7 و 14 برگی) بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن 1000 دانه، تعداد دانه در بوته، تعداد کپسول در بوته و تعداد شاخه جانبی در بوته با کاهش آبیاری بهطور معنیداری در شرایط آب و هوایی خشک در منطقه ورامین کاهش یافت. تلقیح میکوریزا همراه با کاربرد توأم کودهای شیمیایی و آزوسپیریلوم باعث بهبود میزان عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن 1000 دانه، تعداد دانه در بوته، تعداد کپسول در بوته و تعداد شاخه جانبی در بوته در شرایط تنش خشکی شد. میزان عملکرد بیولوژیک و دانه در شرایط عدم وجود تنش خشکی به همراه کاربرد کودهای شیمیایی و بیولوژیک نسبت به شرایط وجود تنش شدید خشکی به همراه عدم کاربرد کودهای شیمیایی و بیولوژیک به ترتیب به میزان 60 و 65 درصد برای منطقه تهران و 50 و 59 درصد برای منطقه ورامین افزایش یافت. تنش خشکی باعث کاهش میزان عملکرد و استفاده از کودهای بیولوژیک سبب مقاومت گیاه به خشکی گردیده است.
سیده سمیرا طباطبایی؛ محسن جهان؛ کمال حاج محمدنیا قالی باف
چکیده
کودهای زیستی یکی از مهترین منابع تأمین عناصر غذایی در کشاورزی پایدار محسوب می شوند. بدین منظور پژوهشی به صورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394 انجام شد. سطوح آبیاری در 3 سطح شامل: 100، 75 و 50 درصد نیازآبی لوبیا بهعنوان عامل اصلی و نوع کود شامل: کود زیستی نیتروکسین، ...
بیشتر
کودهای زیستی یکی از مهترین منابع تأمین عناصر غذایی در کشاورزی پایدار محسوب می شوند. بدین منظور پژوهشی به صورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394 انجام شد. سطوح آبیاری در 3 سطح شامل: 100، 75 و 50 درصد نیازآبی لوبیا بهعنوان عامل اصلی و نوع کود شامل: کود زیستی نیتروکسین، کود زیستی بیوفسفر، کود شیمیایی نیتروژنه (اوره) و شاهد (بدون کود) بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد که کودهای مورد بررسی بر عملکرد دانه و تعداد غلاف در بوته لوبیا تأثیر معنی دار (0.05≥P)، و بر تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه لوبیا تأثیر بسیار معنیداری (0.01≥P) داشتند. در این میان، کود زیستی نیتروکسین بیشترین تأثیر را نشان داد و صفات مورد بررسی را به ترتیب 92.4، 101.7، 47.3 و 38.7 درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. اثر سطوح آبیاری نیز بر تمام صفات لوبیا خیلی معنیدار (0.01≥P) بود، بهطوریکه کمترین مقدار صفات مذکور در تیمار 50 درصد نیازآبی لوبیا مشاهده شد و نسبت به تیمار 100 درصد نیازآبی به ترتیب 68.1، 35.8، 56.3 و 38.1 درصد کاهش نشان داد. اثر متقابل کود و آبیاری تنها بر عملکرد مادهخشک لوبیا معنیدار (0.05≥P) بود، بهطوریکه بیشترین و کمترین عملکرد مادهخشک به ترتیب در نتیجهی کاربرد کود نیتروکسین با تأمین 100 درصد نیازآبی (7741 کیلوگرم در هکتار) و شاهد (بدون کود) در شرایط 50 درصد نیازآبی (880 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. بهطورکلی، کاربرد نیتروکسین منجر به بهبود معنیدار تمام صفات لوبیا شد و در اثر کاربرد بیوفسفر نیز در مقایسه با کود شیمیایی اوره، اکثر صفات لوبیا تفاوت معنیدار نداشتند، بنابراین میتوان جهت تولید محصول سالم لوبیا با عملکردی برابر با نظامهای رایج از این کودهای زیستی بهره جست.
عبداله ساجدی؛ نورعلی ساجدی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر مصرف بیوچار و پرایمینگ بذر و محلولپاشی با آب و سالیسیلیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد روغن گلرنک در شرایط دیم، آزمایشی بصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل بیوچار حاصل از ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر مصرف بیوچار و پرایمینگ بذر و محلولپاشی با آب و سالیسیلیک اسید بر صفات فیزیولوژیکی و عملکرد روغن گلرنک در شرایط دیم، آزمایشی بصورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل بیوچار حاصل از چوب، شاخه و برگ درختان در سه سطح عدم مصرف، 5 و10 تن در هکتار، پرایمینگ بذر در سه سطح بدون پرایمینگ، پرایمینگ بذر با آب مقطر و پرایمینگ بذر با 0.5 میلی مولار سالیسیلیک اسید و محلولپاشی در دو سطح محلولپاشی با آب و یک میلی-مولار سالیسیلیک اسید بودند. نتایج نشان داد که مصرف 5 تن در هکتار بیوچار و پرایمینگ بذر با سالیسیلیک اسید میزان آب حفظ شده برگ را نسبت به شاهد به میزان 24.9 درصد افزایش داد. کاربرد 5 تن در هکتار بیوچار میزان نشت یونی سلول را نسبت به شاهد به میزان 15 درصد کاهش و عملکرد روغن را نسبت به شاهد 20 درصد افزایش داد. مصرف 10 تن در هکتار بیوچار و پرایمینگ با سالیسیلیک اسید نسبت به شاهد محتوای کلروفیل a را 43.4 درصد افزایش داد. بیشترین محتوای کارتنوئیدها از کاربرد 5 تن در هکتار بیوچار توأم با محلولپاشی با آب حاصل شد. با مصرف 5 تن در هکتار بیوچار وزن خشک گل نسبت به شاهد 27 درصد افزایش نشان داد. نتایج نشان داد با مصرف 5 تن در هکتار بیوچار توأم با پرایمینگ و محلولپاشی با آب یا پرایمینگ توأم با محلولپاشی با سالیسیلیک اسید صفات فیزیولوژیکی و عملکرد روغن بهبود یافت.
مهشید سالاری؛ حمید سودائی زاده؛ محمدعلی حکیم زاده؛ رستم یزدانی بیوکی
چکیده
به منظور بررسی تأثیر کائولین بر افزایش مقاومت به کم آبیاری در گیاه ریحان بنفش (Ocimum basilicum var purpurascens)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه یزد در سال زراعی 97-1396 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل فاکتورهای کم آبیاری در چهار سطح ظرفیت زراعی معادل 25، 50، 75 و 100 درصد و محلول ...
بیشتر
به منظور بررسی تأثیر کائولین بر افزایش مقاومت به کم آبیاری در گیاه ریحان بنفش (Ocimum basilicum var purpurascens)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه یزد در سال زراعی 97-1396 انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل فاکتورهای کم آبیاری در چهار سطح ظرفیت زراعی معادل 25، 50، 75 و 100 درصد و محلول پاشی کائولین در سه سطح صفر، 3 و 6 درصد بود. نتایج نشان داد که اثر محلولپاشی کائولین و تیمارهای تنش رطوبتی بر ارتفاع، قطر ساقه، سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، حجم ریشه، محتوای نسبی آب، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، پرولین و قند محلول ریحان در سطح یک درصد معنیدار بود. با افزایش تنش به سطح 25 درصد ظرفیت زراعی، ارتفاع گیاهان با 14 درصد کاهش مواجه شد. با افزایش سطوح محلولپاشی کائولین تا غلظت 3 درصد تأثیر معنیداری روی ارتفاع مشاهده نشد، ولی با افزایش غلظت کائولین به 6 درصد، کاهشی برابر با 18.1 درصد مشاهده شد. گیاهان تیمارشده در عدم مصرف و مصرف کائولین در سطح 3 درصد بدون اختلاف معنیدار از بالاترین وزن خشک اندام هوایی برخوردار بودند. محلولپاشی غلظتهای بالای کائولین (6 درصد) اثرات منفی روی رشد گیاه داشت. نتایج اثر متقابل کم آبیاری و کائولین حاکی از آن بود که کاربرد کائولین در سطوح (3 و 6 درصد) و تیمار رطوبتی 100 درصد ظرفیت زراعی دارای بیشترین میزان کلروفیل a بود. اثرات متقابل کم آبیاری و کائولین نشان داد که بیشترین محتوای نسبی آب (RWC) در تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی و محلول 6 درصد کائولین و کمترین آن با کاهش 14.44درصد مربوط به اثر متقابل تنش 25 درصد ظرفیت زراعی و عدم کاربرد کائولین بود. نتایج این تحقیق بیانگر نقش مثبت کائولین تا غلظت 3 درصد در کاهش اثرات ناشی از تیمارهای کم آبیاری بر گیاه ریحان بود.
رسول اسدی؛ فرزاد حسن پور؛ میترا مهربانی؛ امین باقی زاده؛ فاطمه کاراندیش
چکیده
مدیریت صحیح آب در مزرعه، باعث استفاده بهینه از منابع آب، خاک، کود و تولید محصولاتی با کمیت و کیفیت بالا را امکانپذیر میسازد. در این راستا بهمنظور ارزیابی دو سیستم آبیاری قطرهای سطحی و زیرسطحی در شرایط اعمال سطوح مختلف مکش رطوبتی بر گیاه رزماری، آزمایشی در قالب طرح کرتهای نواری یکبار خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی، ...
بیشتر
مدیریت صحیح آب در مزرعه، باعث استفاده بهینه از منابع آب، خاک، کود و تولید محصولاتی با کمیت و کیفیت بالا را امکانپذیر میسازد. در این راستا بهمنظور ارزیابی دو سیستم آبیاری قطرهای سطحی و زیرسطحی در شرایط اعمال سطوح مختلف مکش رطوبتی بر گیاه رزماری، آزمایشی در قالب طرح کرتهای نواری یکبار خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار در ایستگاه تولید نهال شهرداری کرمان در سال زراعی 1394اجرا شد. در این آزمایش سه آستانه پتانسیل (40، 60 و 80 سانتی بار جهت شروع آبیاری) بهعنوان عامل اصلی ودو سیستم آبیاری قطرهای (سطحی و زیرسطحی) بهعنوان عامل فرعی، مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که صرفهجویی 44.6 میلیمتری آب (21.7 درصد) بین نقاط پتانسیلی 60 و 40 سانتیبار، در شرایطی باعث کاهش 12.5 درصدی وزن خشک اندام هوایی، 12.8 درصدی تعداد شاخه زایا و 11 درصدی ارتفاع بوته شد که افزایش 10.5 درصدی بهرهوری آب را در پی داشت. این در حالی بود که اعمال سطح پتانسیلی 80 سانتیبار در مقایسه با سطح پتانسیلی 60 سانتیبار باعث کاهش 33.4 درصدی وزن خشک اندام هوایی، 22.9 درصدی تعداد شاخه زایا و 22.5 درصدی ارتفاع بوته شد و تنها افزایش 4.5 درصدی بهرهوری آب را در پی داشت. از طرف دیگر وزن خشک اندام هوایی در آبیاری زیرسطحی به مقدار 48 گرم در هر مترمربع بیشتر از آبیاری سطحی بود. این در حالی بود که بهرغم صرفهجویی 10 درصدی مصرف آب در آبیاری زیرسطحی نسبت به آبیاری سطحی، بهرهوری آب در این سیستم 21.4 درصد بیشتر بود. صفات ارتفاع بوته و تعداد شاخه زایا در آبیاری قطرهای زیرسطحی به ترتیب 8.2 و 8.7 درصد نسبت به آبیاری سطحی بیشتر بود. بنابراین استفاده از آبیاری قطرهای زیرسطحی در سطح پتانسیلی 60 سانتیبار در کشت گیاه رزماری در شهر کرمان میتواند راهکاری مناسب برای صرفهجویی در مصرف آب و افزایش بهرهوری آب در دوره های خشکسالی باشد.
محمد دشتکی؛ محمد رضا بی همتا؛ اسلام مجیدی؛ رضا عزیزی نژاد
چکیده
تنش کمآبی از مهمترین عوامل کاهش رشد بخصوص در مرحله جوانهزنی گیاه است. لذا جهت بررسی اثر خشکی با استفاده از محلول پلیاتیلن گلیکول (PEG 6000) بر شاخصهای جوانهزنی و همبستگی سی ژنوتیپ گندم نان تحت تنش (0، 4-، 8- و 12- بار) در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1396 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در ...
بیشتر
تنش کمآبی از مهمترین عوامل کاهش رشد بخصوص در مرحله جوانهزنی گیاه است. لذا جهت بررسی اثر خشکی با استفاده از محلول پلیاتیلن گلیکول (PEG 6000) بر شاخصهای جوانهزنی و همبستگی سی ژنوتیپ گندم نان تحت تنش (0، 4-، 8- و 12- بار) در آزمایشگاه بذر پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1396 بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ژنوتیپها و سطوح مختلف تنش و اثرات متقابل آنها اختلاف معنیداری وجود داشت. در این آزمایش رقم حیدری بالاترین درصد و سرعت جوانهزنی (به ترتیب برابر 98.7 درصد و 35.9) و طول ریشهچه (10.2 سانتیمتر) را داشت و حالآنکه رقم آذر (به ترتیب با 73.3 درصد،20.7 و 2.9 سانتیمتر) پایینترین مقدار را دارا بود. ازلحاظ طول ساقهچه و شاخص بنیه بذر رقم سرداری به ترتیب با 5.6 سانتیمتر و 520.1 بالاترین و رقم گاسکوژن به ترتیب با 2.8 سانتیمتر و 257.2 پایینترین مقدار را نشان دادند. همچنین ازلحاظ صفات وزنتر و وزن خشک گیاهچه، رقم روشن به ترتیب با 0.5 و 0.12 گرم بالاترین و رقم الوند به ترتیب با 0.21 و 0.40 گرم پایینترین مقدار را داشت. بین طول ریشهچه و درصد و سرعت جوانهزنی و شاخص جوانهزنی در شرایط مطلوب و بین اکثر صفات در شرایط تنش همبستگی مثبت و معنیداری مشاهده شد. تجزیه به عاملها نشان داد که صفات همبسته طول ریشهچه و ساقهچه، درصد و سرعت جوانهزنی، شاخص جوانهزنی و بنیه بذر و وزن خشک گیاهچه در عامل اول و صفات همبسته وزنتر و خشک گیاهچه در عامل دوم حدود 72 درصد از تغییرات موجود در کل دادهها را توجیه و بیشترین تأثیر را در جوانهزنی بذور داشتند. تجزیه کلاستر نیز ارقام گندم را در 4 کلاستر با خصوصیات درونگروهی مشابه و بین گروهی غیرمشابه گروهبندی نمود.
سعید قوام سعیدی نوقابی؛ مصطفی یعقوب زاده؛ علی شهیدی؛ حسین حمامی
چکیده
خشکی و شوری ازجمله تنشهای محیطی هستند که بهعنوان عوامل مهم کاهش تولید محصولات زراعی محسوب میشوند. بهمنظور ارزیابی واکنش گندم رقم آنفارم 4 به سطوح مختلف آبیاری و سطوح شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام شد. تیمارهای ...
بیشتر
خشکی و شوری ازجمله تنشهای محیطی هستند که بهعنوان عوامل مهم کاهش تولید محصولات زراعی محسوب میشوند. بهمنظور ارزیابی واکنش گندم رقم آنفارم 4 به سطوح مختلف آبیاری و سطوح شوری، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف آبیاری (شامل 125، 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه و تیمار دیم با یک آبیاری تکمیلی) و دو سطح آب غیر شور و شور به ترتیب معادل 1.4 و 5.4 دسیزیمنس بر متر بود. نتایج آزمایش نشان داد که اثر سطوح مختلف آبیاری بر تمامی صفات مورد مطالعه شامل ارتفاع گیاه، سطح برگ، طول سنبله، وزن هزار دانه، وزن تر تک بوته، وزن خشک تک بوته، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنیدار بود (0.001<P). این در حالی است که اثر شوری آب آبیاری بر ارتفاع گیاه، سطح برگ و وزن هزار دانه معنیدار بود، ولی بر بقیه صفات اثری نداشت. اثر متقابل سطوح آبیاری و شوری آب آبیاری اثر معنیدار بر همه صفات بهجز سطح برگ، طول سنبله و عملکرد دانه را نشان داد. نتایج این آزمایش نشان داد که بیشترین و کمترین مقدارها برای صفات مختلف به ترتیب در تیمارهای 125 درصد نیاز آبی گیاه و دیم با یک آبیاری تکمیلی مشاهده شد که درصد کاهش برای صفات وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت به ترتیب برابر 64٪، 62٪، 61٪، 89٪ و 75٪ بود. بهطورکلی نتایج این مطالعه نشان داد که شوری آب آبیاری تا 5.4 دسیزیمنس بر متر تأثیر منفی بر عملکرد دانه گندم رقم آنفارم 4 ندارد.
فاطمه نوری؛ حسن اعتصامی؛ حمید نجفی زرینی؛ نیر اعظم خوش خلق سیما؛ غلامعلی رنجبر
چکیده
با توجه به اهمیت اثرات تنش شوری در کاهش رشد گیاهان، این مطالعه با هدف بررسی اثر باکتریهای محرک رشد گیاه (جداشده از گره های گیاه یونجه) بر کاهش اثرات تنش شوری در گیاه یونجه انجام شد. بدین منظور 63 جدایه باکتریایی از گرههای 13 نمونه گیاه یونجه کشتشده در مزارع استان قم جداسازی شد. میزان مقاومت به شوری و برخی ویژگیهای محرک رشد این ...
بیشتر
با توجه به اهمیت اثرات تنش شوری در کاهش رشد گیاهان، این مطالعه با هدف بررسی اثر باکتریهای محرک رشد گیاه (جداشده از گره های گیاه یونجه) بر کاهش اثرات تنش شوری در گیاه یونجه انجام شد. بدین منظور 63 جدایه باکتریایی از گرههای 13 نمونه گیاه یونجه کشتشده در مزارع استان قم جداسازی شد. میزان مقاومت به شوری و برخی ویژگیهای محرک رشد این جدایه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. درنهایت، سه جدایه برتر شامل دو جدایه غیر ریزوبیومی A36 و A37 و یک جدایه ریزوبیومی ARh29 برای آزمایش گلخانهای انتخاب شدند. آزمایش گلخانه ای به صورت یک طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل در سه تکرار انجام شد. سطوح شوری شامل صفر، 50، 100، 150 و 200 میلیمولار کلرید سدیم و سطوح باکتری شامل گیاهان تلقیح شده با جدایه های A36 + A37، ARh29، A36 + A37 + ARh29، شاهد منفی (گیاهان بدون تلقیح باکتریایی و تغذیهشده با هوگلند فاقد نیتروژن) و شاهد مثبت (گیاهان بدون تلقیح باکتریایی و تغذیهشده با هوگلند حاوی نیتروژن) بودند. نتایج نشان داد سویههای باکتریایی در تمام سطوح شوری، توانستند وزن خشک گیاه و پرولین را در مقایسه با گیاهان بدون تلقیح باکتریایی افزایش دهند. همچنین سویههای باکتری جذب یونهای پتاسیم را افزایش و جذب یونهای سدیم را در گیاهان یونجه تحت تنش شوری کاهش دادند به طوریکه در شوری 200 میلیمولار، وزن خشک و میزان پرولین گیاهانی که با هر سه جدایه برتر به طور همزمان تلقیح شده بودند، 29% و 35% بیشتر از شاهد مثبت و همچنین نسبت پتاسیم به سدیم آنها به میزان 36% بیشتر از شاهد مثبت بود. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که گرههای ریشه یونجه میتواند حاوی باکتریهای غیر ریزوبیومی محرک رشد گیاه و مقاوم به شوری باشد که استفاده از آنها به همراه باکتریهای ریزوبیومی میتواند منجر به بهبود رشد گیاه یونجه تحت تنش شوری گردد.
محمود دژم؛ مجید رجایی؛ شیما جوهری؛ سیروس طهماسبی
چکیده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی نیتروژن، کلسیم و پتاسیم بر ویژگیهای مورفو-فیزیولوژیکی زیره سبز تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملأ تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول سطوح شوری در سه سطح شاهد (محلول نیم هوگلند)، محلول نیم هوگلند+ 75 میلی مولار کلرید سدیم و محلول غذایی نیم هوگلند+ 150 میلی مولار کلرید ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلول پاشی نیتروژن، کلسیم و پتاسیم بر ویژگیهای مورفو-فیزیولوژیکی زیره سبز تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملأ تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول سطوح شوری در سه سطح شاهد (محلول نیم هوگلند)، محلول نیم هوگلند+ 75 میلی مولار کلرید سدیم و محلول غذایی نیم هوگلند+ 150 میلی مولار کلرید سدیم و عامل دوم محلول پاشی در پنج سطح شاهد (آب مقطر)، نیترات کلسیم، نیترات پتاسیم، نیترات آمونیوم، نیترات کلسیم + نیترات پتاسیم بود. نتایج نشان داد که افزایش سطح شوری سبب کاهش وزن خشک بوته، محتوای کلروفیل a و b برگ در زیره سبز در مقایسه با تیمار شاهد گردید. تنش شوری 75 میلی مولار نتوانست محتوای نسبی آب برگ زیره سبز را کاهش دهد، اما تنش شوری 150 میلی مولار سبب کاهش محتوای نسبی آب برگ در مقایسه با تیمار شاهد شد. محلول پاشی کلسیم و پتاسیم سبب افزایش پایداری غشاء و کاهش نشت یونی در زیره سبز در مقایسه با تیمار شاهد گردید. تنش شوری باعث افزایش محتوای سدیم در اندام هوایی و با بر هم زدن تعادل کاتیونی، مانع از جذب کاتیونهای دیگری مانند کلسیم و منیزیم گردید. استفاده از ترکیبات مختلف محلول پاشی در تنش شوری 75 میلی مولار، توانست از کاهش تعداد چتر در بوته و تعداد دانه در چتر جلوگیری کند. در این سطح شوری میزان وزن خشک بوته، تعداد چتر در دانه، کلروفیل a، وزن هزار دانه در محلول پاشی نیترات کلسیم + نیترات پتاسیم نسبت به شاهد افزایش 49.1، 46.9، 30.0 و 40.9 درصدی نشان دادند. سرانجام نتایج نشان داد که نیتروژن، کلسیم و پتاسیم تاثیرات مخرب شوری را تا حدودی بهبود بخشیده و باعث افزایش تحمل گیاه به تنش شوری گردیده است.
جلال خورشیدی
چکیده
ارزیابی شاخصههای جوانهزنی تحت شرایط تنش شوری یکی از راهکارهای سریع در انتخاب گیاهان مقاوم به این تنش است. بدین منظور بذور چهار گیاه دارویی ریحان (.Ocimum basilicum L)، آویشندنایی (Thymus daenensis Celak)، زوفا (Hyssopus officinalis L.) و بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.) تحت تأثیر شش تیمار مختلف شوری (0، 3، 7، 10، 15 و 20 دسیزیمنس بر متر) بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً ...
بیشتر
ارزیابی شاخصههای جوانهزنی تحت شرایط تنش شوری یکی از راهکارهای سریع در انتخاب گیاهان مقاوم به این تنش است. بدین منظور بذور چهار گیاه دارویی ریحان (.Ocimum basilicum L)، آویشندنایی (Thymus daenensis Celak)، زوفا (Hyssopus officinalis L.) و بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.) تحت تأثیر شش تیمار مختلف شوری (0، 3، 7، 10، 15 و 20 دسیزیمنس بر متر) بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار قرار گرفت و شاخصههای جوانهزنی آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بذور هیچ کدام از گیاهان مذکور در شوری 10 دسیزیمنس بر متر و بالاتر قادر به جوانهزنی نبودند. اثر متقابل شوری در گونهی گیاهی بر اکثر صفات اندازهگیریشده غیر از طول ساقهچه، طول گیاهچه و سرعت جوانهزنی تأثیر معنیداری داشت. بیشترین درصد جوانهزنی (63.3 درصد) در سطح شوری صفر دسیزیمنس بر متر متعلق به آویشن دنایی و در سطوح شوری 3 دسیزیمنس بر متر (76.6 درصد) و 7 دسیزیمنس بر متر (80 درصد) متعلق به بذور ریحان بود. بیشترین سرعت جوانهزنی در تمام سطوح شوری مربوط به بذور ریحان بود. براساس شاخص تحمل، بیشترین میزان تحمل به شوری (0.0384- در سطح شوری 3 دسیزیمنس بر متر و 0.0084- در سطح شوری 7 دسیزیمنس بر متر) مربوط به بذور ریحان بود و کمترین میزان تحمل در سطح شوری 3 و 7 دسیزیمنس بر متر به ترتیب به آویشندنایی (0.0034-) و زوفا (0.0027+) اختصاص داشت.
علیرضا برجیان بروجنی؛ عبدالمهدی بخشنده؛ سید عطاالله سیادت؛ خلیل عالمی سعید؛ محمدرضا جلال کمالی
چکیده
بهمنظور بررسی دورههای کوتاهمدت تنش گرما بر محتوای کربوهیدرات محلول دم گل آذین و اندازه دانه گیاه گندم در مزرعه آزمایش حاضر در سال زراعی 94-1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان به صورت بلوک-های نواری در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل چهار ژنوتیپ گندم بهاره بود. تنش گرما (حداکثر 35 سانتیگراد) ...
بیشتر
بهمنظور بررسی دورههای کوتاهمدت تنش گرما بر محتوای کربوهیدرات محلول دم گل آذین و اندازه دانه گیاه گندم در مزرعه آزمایش حاضر در سال زراعی 94-1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان به صورت بلوک-های نواری در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل چهار ژنوتیپ گندم بهاره بود. تنش گرما (حداکثر 35 سانتیگراد) با نصب اتاقکهای تولید تنش حرارتی بر روی کرتها اعمال گردید. بوتههای گندم به مدت سه روز متوالی در مرحله ظهور سنبله (H1) ، و یا در ابتدای تشکیل دانه (H2) ، در معرض تنش گرما قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد اختلافات معنیداری در سطوح تنش گرما و صفات ژنوتیپها وجود دارد. تنش گرما (H1 یا H2 ) باعث کاهش معنیدار وزن تکدانه و تعداد دانه در سنبله گردید. وزن تکدانه در بین ژنوتیپهای تحت تنش دو هفته پس از گردهافشانی بین 4.5 تا 17 درصد کاهش یافت. بر اساس تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه ژنوتیپهای اترک، چمران و اروند متحمل به گرما شناخته شدند. تنش گرما (میانگین H1 و H2) حداکثر محتوای کربوهیدرات محلول دم گل آذین را 26 درصد و میزان انتقال آن را 15 درصد کاهش داد. کاهش معنیدار کربوهیدرات محلول دم گل آذین از 21 روز پس از گردهافشانی شروع شد. کاهش در وزن تکدانه و در بین ژنوتیپها بهطور منفی با حداکثر محتوای کربوهیدرات محلول دم گل آذین ارتباط داشت. در همه ژنوتیپها انتقال بیشتر کربوهیدرات در شرایط تنش با افزایش اندازه دانه همراه بود. در این آزمایش همبستگی معنیداری بین تعداد دانه در سنبله با وزن تکدانه و میزان کربوهیدرات انتقال یافته به دست نیامد. نتایج حاکی از آن بود که ژنوتیپهای چمران و اترک با ذخایر کربوهیدرات ساقه بالاتر و انتقال بیشتر آن در رشد و نمو دانه تحت شرایط تنش گرما برتری دارند.
حسین کمائی؛ حمیدرضا عیسوند؛ ماشاالله دانشور؛ فرهاد نظریان
چکیده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی روی و بور بر سهم انتقال مجدد مواد فتوسنتزی در عملکرد دانه گندم نان تحت تنش گرمای انتهایی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده فاکتوریل با سه تکرار در شهرستان رامهرمز واقع در جنوب غربی ایران اجرا گردید. عوامل آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تأخیری (15 دی) به عنوان عامل اصلی و محلول ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلول پاشی روی و بور بر سهم انتقال مجدد مواد فتوسنتزی در عملکرد دانه گندم نان تحت تنش گرمای انتهایی، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده فاکتوریل با سه تکرار در شهرستان رامهرمز واقع در جنوب غربی ایران اجرا گردید. عوامل آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تأخیری (15 دی) به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی در چهار سطح با آب (شاهد)، روی، بور و روی + بور و دو رقم گندم نان پیشتاز و چمران 2 به صورت فاکتوریل به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که تنش گرمای انتهایی ناشی از تأخیر در کاشت انتقال مجدد مواد فتوسنتزی ذخیره ای از ساقه و سنبله به دانه و سهم نسبی ذخایر ساقه و سنبله در عملکرد دانه را به طور معنی داری افزایش داد، اما میزان فتوسنتز جاری و سهم نسبی آن در عملکرد و عملکرد دانه هر دو رقم گندم نان را به طور معنی داری کاهش داد. محلول پاشی روی و بور بجز میزان فتوسنتز جاری و سهم نسبی آن در عملکرد و عملکرد دانه، همه صفات مورد اندازه گیری را در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تأخیری به طور معنی داری کاهش داد. رقم چمران 2 نسبت به رقم پیشتاز در صفات میزان فتوسنتز جاری، سهم نسبی فتوسنتز جاری در عملکرد و عملکرد دانه از برتری معنی داری برخوردار بود، اما در سایر صفات، رقم پیشتاز برتری معنی داری داشت. در بین همه صفات مورد اندازه گیری، فتوسنتز جاری بیشترین سهم را در افزایش عملکرد دانه هر دو رقم گندم نان در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تأخیری داشت. به طور کلی، استفاده از محلول پاشی روی یا روی + بور در رقم چمران 2 به عنوان بهترین ترکیبات تیماری به منظور کاهش اثرات زیانبار تنش گرمای انتهایی و بهبود عملکرد دانه در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تأخیری توصیه میشود.
حسین کمائی؛ حمیدرضا عیسوند
چکیده
به منظور بررسی اثر محلول پاشی آهن، روی و منگنز بر صفات فیزیولوژیک، زراعی و پروتئین گندم تحت تنش گرمای انتهای فصل، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده با چهار تکرار در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (15 آبان) و تأخیری (30 آذر) به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی عناصر غذایی کم مصرف در ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر محلول پاشی آهن، روی و منگنز بر صفات فیزیولوژیک، زراعی و پروتئین گندم تحت تنش گرمای انتهای فصل، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده با چهار تکرار در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (15 آبان) و تأخیری (30 آذر) به عنوان عامل اصلی و محلول پاشی عناصر غذایی کم مصرف در شش سطح عدم محلول پاشی (شاهد)، محلول پاشی با آب، آهن، روی، منگنز و آهن + روی + منگنز به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد، تأخیر در کاشت به دلیل تنش گرمای انتهایی بجز محتوای پرولین برگ و پروتئین دانه، صفات شاخص کلروفیل برگ، شاخص پایداری غشای سلول، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت را به طور معنی داری کاهش داد. با این وجود، محلول پاشی آهن، روی و منگنز توانست صفات اندازه گیری شده در تاریخ کاشت مناسب و تأخیری را به طور معنی داری افزایش دهد. در این میان، کاربرد محلول پاشی روی بیشترین اثر را در کاهش آسیب ناشی از تنش گرمای انتهایی بر صفات مورد اندازه گیری نشان داد. به طور کلی، کاشت در تاریخ 15 آبان و استفاده از عناصر غذایی کم مصرف به ویژه روی به صورت محلول پاشی میتواند اثرات زیانبار ناشی از تنش گرمای انتهایی را کاهش و موجب بهبود صفات فیزیولوژیک، زراعی و محتوای پروتئین دانه گندم نان در منطقه شود.
لیلا فهمیده؛ علی اصغر قادری؛ ایوب مزارعی؛ امیر رجبی
چکیده
تنش ناشی از فلزات سنگین یکی از مهمترین انواع تنشها در اکوسیستم خاک است که باعث کاهش تولید محصول در واحد سطح میگردد. امروزه کاربرد ترکیبات فنولی و تنظیمکننده رشد گیاه مانند اسید سالیسیلیک به منظور کاهش آثار منفی ناشی تنشهای مختلف مطرح است. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر سمیت آرسنیک در گیاه ریحان ...
بیشتر
تنش ناشی از فلزات سنگین یکی از مهمترین انواع تنشها در اکوسیستم خاک است که باعث کاهش تولید محصول در واحد سطح میگردد. امروزه کاربرد ترکیبات فنولی و تنظیمکننده رشد گیاه مانند اسید سالیسیلیک به منظور کاهش آثار منفی ناشی تنشهای مختلف مطرح است. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر سمیت آرسنیک در گیاه ریحان پس از افزودن آرسنیک به خاک بود. این پژوهش در سال ۱۳۹۵ به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش آرسنیک در چهار سطح صفر (شاهد)، 10، 45، 80 میلیگرم در کیلوگرم خاک و محلولپاشی اسید سالیسیلیک سه سطح صفر (شاهد)، 1 و 2 میلیمولار بود. نتایج نشان داد که افزودن آرسنیک به طور معنی-داری وزن تر و خشک، سطح برگ و رنگیزههای فتوسنتزی را کاهش و غلظت کربوهیدارت و آنزیمهای آنتی اکسیدانی کاتالاز و پراکسیداز را افزایش داد. درحالی که محلول پاشی اسید سالیسیلیک بر تمام صفات تاثیر معنیداری داشت؛ به طوری که غلظت 2 میلیمولار باعث افزایش وزن تر و خشک، سطح برگ، کلروفیل a، b، کل و کارتنوئید و کاهش فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز شد. در این بررسی اثر متقابل بین اسید سالیسیلیک و آرسنیک بر رنگیزههای فتوسنتزی و آنزیمهای آنتی اکسیدان معنیدار بود؛ و اسید سالیسیلیک نقش تعدیل کننده و کاهنده اثر منفی سمیت آرسنیک را بر این خصوصیات داشت. بنابراین با استناد به یافتههای مطالعه حاضر و همچنین انجام تحقیقات تکمیلی میتوان محلولپاشی اسید سالیسیلیک را جهت بهبود رشد و کاهش سمیت آرسنیک در گیاه دارویی ریحان تحت تنش آرسنیک پیشنهاد کرد.
مهدی کریمی؛ بابک خیام باشی؛ سیدعلی محمد چراغی؛ مجید نیکخواه؛ محمد حسن رحیمیان؛ هادی پیراسته انوشه؛ مهدی شیران تفتی؛ ولی سلطانی گردفرامرزی
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر مقادیر متفاوت فسفر (0، 100، 200 و 300 کیلوگرم سوپرفسفاتتریپل در هکتار) بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم در شرایط متفاوت شوری (1.88، 7.22 و 16.14 دسیزیمنس برمتر) به صورت یک آزمایش بصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در مرکز ملی تحقیقات شوری اجرا گردید. نتایج نشان داد که با افزایش شوری آب آبیاری همبستگی ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی اثر مقادیر متفاوت فسفر (0، 100، 200 و 300 کیلوگرم سوپرفسفاتتریپل در هکتار) بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم در شرایط متفاوت شوری (1.88، 7.22 و 16.14 دسیزیمنس برمتر) به صورت یک آزمایش بصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در مرکز ملی تحقیقات شوری اجرا گردید. نتایج نشان داد که با افزایش شوری آب آبیاری همبستگی بین عملکرد گندم و فسفر کاهش یافت. الگوی پاسخ گندم به مصرف فسفر در شوریهای آب آبیاری 1.88 و 7.22 دسیزیمنس بر متر از معادله درجه دوم تبعیت کرد، لیکن این همبستگی در شوری آب آبیاری 7.22 دسیزیمنس بر متر از نظر آماری معنیدار نبود. در شوری آب آبیاری 16.14 دسیزیمنس بر متر، عکسالعمل دانه گندم به فسفر از الگوی خاصی تبعیت نکرد و فسفر نتوانست تاثیر معنیداری بر عملکرد دانه گندم داشته باشد. طبق نتایج این تحقیق مصرف 150 کیلوگرم کود سوپرفسفات تریپل در شوریهای آب آبیاری 1.88 و 7.22 دسیزیمنس بر متر توصیه میشود. ضمنا نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش شوری نیاز گندم به کود فسفری کاهش یافت، و امکان جبران کاهش عملکرد ناشی از تنش شوری با افزایش میزان مصرف کود فسفری امکان پذیر نیست.