سعید نواب پور؛ ابراهیم هزارجریبی؛ ابوالفضل مازندرانی
چکیده
بهمنظور ارزیابی مقدار روغن و پروتئین دانه ده ژنوتیپ سویا در شرایط تنش خشکی در استان گلستان، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات گرگان اجرا شد. فاکتور اصلی شامل زمان آبیاری با سه سطح مشتمل بر تیمار شاهد بر اساس تبخیر به میزان 50 میلیلیتر از تشتک تبخیر کلاس A، ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی مقدار روغن و پروتئین دانه ده ژنوتیپ سویا در شرایط تنش خشکی در استان گلستان، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات گرگان اجرا شد. فاکتور اصلی شامل زمان آبیاری با سه سطح مشتمل بر تیمار شاهد بر اساس تبخیر به میزان 50 میلیلیتر از تشتک تبخیر کلاس A، آبیاری در شرایط تنش متوسط و شدید به ترتیب بر اساس 100 و 150 میلیلیتر تبخیر از تشتک تبخیر بود. اعمال تنش آبی در زمان استقرار کامل گیاه آغاز گردید. فاکتور فرعی ژنوتیپ، شامل ده رقم و لاین سویا (DPX، ساری، Williams، Sahar، WE6،L17، HT2، Ds2، PE10 و DW1) بود. صفات مورد ارزیابی (مقدار روغن، مقدار پروتئین، عملکرد و اجزاء) در پایان دوره رشد اندازهگیری شدند. همچنین اجزای عملکرد شامل تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف و وزن صد دانه نیز تعیین گردیدند. میزان وزن خشک بوته و عملکرد بر اساس تک بوته نیز اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که میزان عملکرد دانه با اجزای عملکرد همبستگی مثبت و معنیداری داشته و مقدار آن تحت تنش خشکی کاهش یافت. در این میان میزان کاهش صفات درصد وزن خشک بوته، وزن هزار دانه و ارتفاع بوته بیشتر از سایر صفات بود. وقوع تنش خشکی با تأثیر منفی بر اجزای عملکرد نهایتاً سبب کاهش عملکرد دانه گردید. با توجه به وجود همبستگی مثبت و معنیدار بین میزان عملکرد دانه و وزن هزار دانه و کاهش قابلتوجه میانگین وزن دانه در هر دو سطح تنش (تیمار 100 و 150)، میتوان گفت که مقدار زیادی از کاهش عملکرد دانه ناشی از کاهش وزن هزار دانه بوده است. درصد پروتئین دانه با عملکرد رابطه منفی داشت و تحت تنش خشکی افزایش یافت. این مقدار افزایش در ژنوتیپهای مختلف متفاوت بود. درصد روغن در سطوح کم تنش خشکی افزایش یافت اما مقدار این افزایش معنیدار نگردید، ولی تنش شدید باعث کاهش درصد روغن شد. بهطورکلی رابطه بین درصد روغن و پروتئین دانه منفی بود و ارقامی که درصد روغن بالایی داشتند مقدار درصد پروتئین آنها پایین بود. در این میان تنها لاین HT2 عکس این مسئله را نشان داد و مقدار روغن و پروتئین دانه آن تحت تنش افزایش بیشتری یافت. لاینهای PE10 و Ds2 بیشترین میانگین عملکرد دانه و رقم ساری کمترین عملکرد دانه را در بین ژنوتیپهای موردمطالعه نشان دادند.
علی سلیمانی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی از شاخصهای فیزیولوژیک رشد ارقام آفتابگردان مطالعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه مهیار شهرضای استان اصفهان اجرا شد. تنش خشکی در سه سطح آبیاری پس از تبخیر 80، 150 و 180 میلیمتر از تشت تبخیر کلاس A به ترتیب بهعنوان عدم تنش، تنش ملایم و شدید، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر تنش خشکی بر برخی از شاخصهای فیزیولوژیک رشد ارقام آفتابگردان مطالعهای بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه مهیار شهرضای استان اصفهان اجرا شد. تنش خشکی در سه سطح آبیاری پس از تبخیر 80، 150 و 180 میلیمتر از تشت تبخیر کلاس A به ترتیب بهعنوان عدم تنش، تنش ملایم و شدید، در کرتهای اصلی و چهار رقم آفتابگردان آذرگل، یوروفلور، قاسم و فرخ در کرتهای فرعی قرار گرفتند.در این بررسی وزن خشک کل، شاخص سطح برگ، سرعت اسیمیلاسیون خالص و سرعت رشد گیاه مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج نشان داد ماده خشک کل و شاخص سطح برگ با افزایش شدت تنش خشکی از 80 به 180 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A بهطور معنیداری کاهش یافتند. بیشترین ماده خشک کل توسط تیمار 80 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر حاصل شد که اختلاف آن با تیمار 150 میلیمتر معنی دار نبود. در طی فصل رشد بیشترین میزان ماده خشک کل، شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول توسط تیمار 80 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر حاصل شد. رقم آذرگل وزن خشک کل، سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی بیشتری نسبت به سایر ارقام تولید نمود و به دلیل سطح برگ مناسبتر، سرعت اسیمیلاسیون خالص بالایی داشت. لذا تحت شرایط مشابه با مطالعه حاضر در شرایط عدم تنش خشکی تیمار آبیاری 80 میلیمتر و در صورت بروز تنش خشکی ملایم تیمار آبیاری 150 میلیمتر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A و رقم آذرگل مناسب به نظر میرسد.
ژاله زارعی؛ حسن حیدری
چکیده
خشکی مهمترین عامل محدودکننده تولید گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک است. به دلیل کاهش بارندگی، گرم شدن سطح کره زمین و هدر رفتن مقدار قابلتوجهی از آبهای سطحی در اثر تبخیر، این پژوهش بهمنظور تعیین میزان مصرف آب در سامانه آبیاری فتیلهای در مقایسه با سامانه آبیاری متداول (آبیاری سطحی) و طراحی و عملیاتی کردن سامانه آبیاری ...
بیشتر
خشکی مهمترین عامل محدودکننده تولید گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمهخشک است. به دلیل کاهش بارندگی، گرم شدن سطح کره زمین و هدر رفتن مقدار قابلتوجهی از آبهای سطحی در اثر تبخیر، این پژوهش بهمنظور تعیین میزان مصرف آب در سامانه آبیاری فتیلهای در مقایسه با سامانه آبیاری متداول (آبیاری سطحی) و طراحی و عملیاتی کردن سامانه آبیاری فتیلهای در مزرعه انجام شد. این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی دانشگاه رازی در سال 1394 اجرا شد.تیمارهای آزمایشی شامل، آبیاری معمولی بهعنوان تیمار شاهد و آبیاری فتیلهای بود. نتایج نشان داد که آبیاری فتیلهای نسبت به آبیاری سطحی محتوای نسبی آب برگ، سطح برگ، ارتفاع بوته و ساقه اصلی بیشتری را دارا بود. ازنظر وزن مخصوص برگ تفاوتی بین سامانههای آبیاری وجود نداشت. همچنین آبیاری فتیلهای نسبت به آبیاری سطحی ازنظر مصرف آب کاراتر و ماده خشک بیشتری تولید کرد. علت احتمالا این است که سله خاک و خیس شدن سطح خاک در آبیاری فتیلهای کمتر است. دسترسی دائمی به آب و عدم شرایط غرقابی هم میتواند رشد گیاه را بهبود ببخشد و کارایی مصرف آب و تولید ماده خشک را افزایش دهد.
سعید رضا حسین زاده؛ حمزه امیری؛ احمد اسماعیلی
چکیده
کود آلی ورمی کمپوست میتواند نقش مهمی در رشد و تغذیه گیاهان ایفا کند. استفاده از آن میتواند اثرات منفی ناشی از تنشهای محیطی را کاهش دهد. در این راستا، به منظور بررسی اثر کود ورمی کمپوست برخصوصیات مورفولوژیکی و غلظت عناصر برگ و ریشه گیاه نخود (رقم پیروز) در شرایط تنش کمآبی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی ...
بیشتر
کود آلی ورمی کمپوست میتواند نقش مهمی در رشد و تغذیه گیاهان ایفا کند. استفاده از آن میتواند اثرات منفی ناشی از تنشهای محیطی را کاهش دهد. در این راستا، به منظور بررسی اثر کود ورمی کمپوست برخصوصیات مورفولوژیکی و غلظت عناصر برگ و ریشه گیاه نخود (رقم پیروز) در شرایط تنش کمآبی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان به اجراء درآمد. دو فاکتور مورد آزمایش عبارت بودند: کود آلی ورمی کمپوست با 4 سطحشامل شاهد (بدون کاربرد ورمی کمپوست)، 10، 20 و 30 درصد و عامل کم آبی شامل بدون تنش کم آبی (100 درصد ظرفیت زراعی)، تنش کم آبی ملایم (75 درصد ظرفیت زراعی) و تنش کم آبی شدید (25 درصد ظرفیت زراعی) اعمال شد. نتایج نشان داد که در شرایط بدون تنش، کود ورمی کمپوست منجر به افزایش معنی دار تمامی صفات مورد بررسی شد. در شرایط تنش ملایم، کاربرد ورمی کمپوست به صورت معنیداری ارتفاع بوته، تعداد برگ و غلاف در گیاه، وزن خشک ریشه، طول، سطح و حجم ریشه، غلظت پتاسیم و کلسیم در برگ و ریشه را افزایش داد. در شرایط تنش شدید، افزودن ورمی کمپوست به خاک منجر به افزایش معنی دار تعداد برگ و غلاف در گیاه، قطر ریشه، غلظت پتاسیم و کلسیم در برگ و ریشه شد. بر طبق نتایج این مطالعه، استفاده از مخلوط کود ورمی کمپوست و خاک به منظور بهبود شرایط تنش کمآبی توصیه میشود.
حسین سرتیپ؛ علیرضا سیروس مهر
چکیده
استفاده از اسید سالیسیلیک برای کاهش صدمات ناشی از تنش خشکی و بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه در مناطق خشک و نیمهخشک از مدیریتهای مفید جهت کشت گیاهان دارویی ازجمله زیره سبز است. ازاینرو آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل سه سطح فراهمی آب، 50 (شاهد)، 100 و 150 (تنش خشکی) میلیمتر تبخیر از تشتک ...
بیشتر
استفاده از اسید سالیسیلیک برای کاهش صدمات ناشی از تنش خشکی و بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی گیاه در مناطق خشک و نیمهخشک از مدیریتهای مفید جهت کشت گیاهان دارویی ازجمله زیره سبز است. ازاینرو آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل سه سطح فراهمی آب، 50 (شاهد)، 100 و 150 (تنش خشکی) میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A بهعنوان عامل اصلی ومحلولپاشی اسید سالیسیلیک (صفر بهعنوان شاهد، 1 و 3 میلی مولار) بهعنوان عامل فرعی در سه تکرار انجام گردید. نتایج نشان داد که سطوح مختلف فراهمی آب، اسید سالیسیلیک و اثر متقابل آنها بر رشد و نمو گیاه زیره سبز مؤثر بودند.تنش خشکی سبب کاهش میزان رنگیزه کلروفیل a گردید، درحالیکه میزان پرولین و کربوهیدرات را افزایش داد. کاربرداسید سالیسیلیک باعث افزایش صفاتی مانند رنگدانههای فتوسنتزی و هیدراتهای کربن گردید. اثر متقابل فراهمی آب و اسید سالیسیلیک بر تمامی صفات به جز هیدراتکربن و کلروفیل a معنی دار شد و بیشترین عملکرد دانه (98.9 گرم در مترمربع) در تیمار انجام آبیاری پس از 50 میلیمتر تبخیر از تشتک و محلولپاشی 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک به دست آمد. با توجه به مشاهدات این تحقیق میتوان نتیجه گرفت که استفاده از اسید سالیسیلیک راهکاری مناسب بهمنظور افزایش مقاومت گیاه زیره سبز در برابر تنش خشکی است.
مرضیه فارسی؛ فرزین عبدالهی؛ امین صالحی؛ شیوا قاسمی
چکیده
بهمنظور بررسی واکنش فیزیولوژیکی گیاه دارویی مرزنجوش (Origanum majorana) به عنصر روی در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در سال 1393 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه هرمزگان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف تنش خشکی (رطوبت خاک معادل 50، 75 و 100% ظرفیت زراعی) محلولپاشی کود روی (غلظتهای 0، 1 و ...
بیشتر
بهمنظور بررسی واکنش فیزیولوژیکی گیاه دارویی مرزنجوش (Origanum majorana) به عنصر روی در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در سال 1393 در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه هرمزگان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف تنش خشکی (رطوبت خاک معادل 50، 75 و 100% ظرفیت زراعی) محلولپاشی کود روی (غلظتهای 0، 1 و 3 در هزار) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنش خشکی اثر معنیداری بر تمام صفات بهغیراز درصد اسانس داشته و تیمار کود روی در تمام صفات اندازهگیری شده بهغیراز کلروفیل a و آنزیم کاتالاز اثر معنیداری داشته است. اثر متقابل روی و تنش خشکی بر میزان کلروفیل a، b، کل، میزان آنتوسیانین و درصد اسانس معنیدار بود. اعمال تنش معادل 75% ظرفیت زراعی موجب افزایش کلروفیل a، b و کل گردید درحالیکه تنش 50% ظرفیت زراعی موجب افزایش میزان کاروتنوئید، قند محلول، آنتوسیانین و آنزیم کاتالاز گردید. محلول پاشی غلظت سه در هزار روی موجب افزایش میزان کلروفیل b و کل و محلول پاشی غلظت یک در هزار روی نیز موجب افزایش میزان قند محلول و درصد اسانس گردید. در شرایط تنش 75 و 100% ظرفیت زراعی، محلولپاشی یک در هزار روی موجب افزایش میزان کلروفیل a، b، میزان آنتوسیانین و درصد اسانس شد. هرچند در این آزمایش آنزیم کاتالاز تحت تأثیر تیمارهای روی قرار نگرفت اما محلول پاشی با غلظت پایین روی از طریق افزایش بیوسنتز کلروفیل، کارتنوئید، آنتوسیانین و قند محلول باعث افزایش تحمل گیاه مرزنجوش و درنتیجه بهبود شرایط رشدی این گیاه در شرایط تنش خشکی شد.
حمیدرضا فلاحی؛ مرتضی قربانی؛ مهسا اقحوانی شجری؛ علیرضا صمدزاده؛ مهدی خیاط؛ زهرا مرکی؛ امیرحسن اسعدیان
چکیده
در این تحقیق تأثیر فراهمی آب (آبیاری پس از تبخیر 100 و 200 میلیمتر از تشتک کلاس A به ترتیب بهعنوان تیمارهای بدون تنش و تحت تنش خشکی)، تلقیح میکوریزایی (شاهد، Glomus intraradicesو Glomus versiforme) و مصرف اسید هیومیک (صفر و 4 کیلوگرم در هکتار) بر عملکرد و مؤلفههای رنگ در کاسبرگهای گیاه دارویی چای ترش مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمایشی بهصورت ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر فراهمی آب (آبیاری پس از تبخیر 100 و 200 میلیمتر از تشتک کلاس A به ترتیب بهعنوان تیمارهای بدون تنش و تحت تنش خشکی)، تلقیح میکوریزایی (شاهد، Glomus intraradicesو Glomus versiforme) و مصرف اسید هیومیک (صفر و 4 کیلوگرم در هکتار) بر عملکرد و مؤلفههای رنگ در کاسبرگهای گیاه دارویی چای ترش مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خردشده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی سرایان (دانشگاه بیرجند) انجام شد. عملکرد کاسبرگ در شرایط اعمال تنش خشکی کمتر از تیمار عدم وجود تنش (به ترتیب 10.7 و 19.1 گرم در مترمربع) و در شرایط تلقیح با قارچ میکوریزای Glomus intraradices بیشتر از تیمار عدم تلقیح میکوریزایی بود (به ترتیب 18.2 و 12.9 گرم در مترمربع). همچنین مصرف هیومیک اسید در شرایط اعمال تنش خشکی عملکرد کاسبرگ خشک را بهبود بخشید. تنش خشکی موجب کاهش مقدار a*، هیو وکرما به ترتیب به میزان 22، 53 و 15 درصد شد. مصرف اسید هیومیک نیز مقدار زاویه هیو را 63 درصد کاهش و نسبت b/a را 25 درصد افزایش داد. هر دو گونه میکوریزا حدود 66 درصد شاخص هیو را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش دادند. نتایج اثرات سه گانة عاملهای آزمایشی نشان داد که بیشترین و کمترین میزان b/a به ترتیب در تیمارهای تنش خشکی× مصرف اسید هیومیک× تلقیح میکوریزایی و عدم تنش× عدم مصرف هیومیک× عدم تلقیح به دست آمد (به ترتیب 0.19 و 0.02). همچنین بیشترین میزان هیو (º215) در شرایط عدم اعمال تنش خشکی × عدم مصرف اسید هیومیک و تلقیح با Glomus versiformeحاصل شد. بیشترین میزان شاخص قرمزی نیز در تیمار عدم وقوع تنش خشکی × عدم کاربرد اسید هیومیک × انجام تلقیح میکوریزایی مشاهده شد. افزون بر این، همبستگی معنی داری بین a* با کروما (**0.64+) و شاخص قهوه ای شدن (**0.71-) و نیز بین هیو با شاخص قرمزی (**0.68+) به دست آمد. درمجموع، عملکرد و کیفیت رنگ کاسبرگ چای ترش در شرایط عدم وقوع تنش خشکی مناسبتر بود و تلقیح میکوریزایی توانست تا حدودی اثرات منفی تنش خشکی بر عملکرد و شاخص های رنگ کاسبرگ را کاهش دهد.
یعقوب عارفی؛ الناز فرج زاده معماری تبریزی
چکیده
تنش رطوبتی مهمترین تنش غیرزیستی با اثر نامطلوب بر رشد و عملکرد گیاهان است بااینوجودانتخاب رقم مناسب و انجام پرایمینگ بذر موجب تعدیل اثر نامطلوب تنش رطوبتی بر رشد و نمو گیاهان میشود. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر همزمان مدتزمان پرایمینگ (صفر (عدم پرایمینگ)، 8، 16 و 24 ساعت) و دو رقم ذرت (706 و 604) تحت سه شرایط رطوبتی (انجام آبیاری پس ...
بیشتر
تنش رطوبتی مهمترین تنش غیرزیستی با اثر نامطلوب بر رشد و عملکرد گیاهان است بااینوجودانتخاب رقم مناسب و انجام پرایمینگ بذر موجب تعدیل اثر نامطلوب تنش رطوبتی بر رشد و نمو گیاهان میشود. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر همزمان مدتزمان پرایمینگ (صفر (عدم پرایمینگ)، 8، 16 و 24 ساعت) و دو رقم ذرت (706 و 604) تحت سه شرایط رطوبتی (انجام آبیاری پس از 70، 110 و 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A) و در سه تکرار و بهصورت اسپلیت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی بود. بین ارقام ازنظر عملکرد دانه اختلاف معنیداری مشاهده نشد. تنش رطوبتی تأثیر قابلتوجهی در کاهش عملکرد ارقام داشت، بهطوریکه در صورت عدم پرایمینگ، آبیاری پس از 150 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر کاهشی 52 درصدی را در عملکرد دانه در مقایسه با آبیاری پس از 70 میلیمتر تبخیر باعث شد. بااینوجود پرایمینگ بذرهای ذرت با مدتزمانهای بالاتر از 16 ساعت از این کاهش عملکرد ناشی از کمآبی جلوگیری نمود. در صورت عدم پرایمینگ، پرایمینگ 8 و 16 ساعت، تیمار آبیاری پس از 110 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر تأثیری بر عملکرد دانه نداشت. کمآبی شدید وزن بلال، وزن خشک اندام هوایی، محتوای کلروفیل برگ، سطح برگ و ارتفاع بوته را نیز نسبت به شاهد به ترتیب 20.7، 21.9، 14.9، 42.9 و 10.6 درصد کاهش داد. پرایمینگ تأثیر مثبت قابلتوجهی را بر صفات موردبررسی داشت و پرایمینگ 8 ساعت باعث افزایش 19.9، 15.3 و 19.2 درصدی سطح برگ، وزن اندام هوایی و تعداد دانه شد، ولی بسته به زمان تیمار اثر پرایمینگ متفاوت بود. در کل پرایمینگ های 8 و 16 ساعت مؤثرترین مدتزمانهای پرایمینگ ازنظر عملکرد دانه بودند.
محمدرضا رمضانی؛ محمدجواد ثقهالاسلامی؛ محمد حسن سیاری زهان؛ سید غلامرضا موسوی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر شوری آب آبیاری و محلولپاشی روی و آهن بر زنیان آزمایشی بهصورت طرح کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دشت خضری استان خراسان جنوبی در سال 1389 انجام شد. تیمارهای شوری شامل سه نوع آب از سه چاه عمیق با شوریهای 970، 3500 و 7700 میکرو زیمنس بر سانتیمتر بهعنوان کرت اصلی و تیمارهای محلولپاشی (شاهد، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر شوری آب آبیاری و محلولپاشی روی و آهن بر زنیان آزمایشی بهصورت طرح کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دشت خضری استان خراسان جنوبی در سال 1389 انجام شد. تیمارهای شوری شامل سه نوع آب از سه چاه عمیق با شوریهای 970، 3500 و 7700 میکرو زیمنس بر سانتیمتر بهعنوان کرت اصلی و تیمارهای محلولپاشی (شاهد، محلولپاشی آهن با غلظت 3 در هزار، محلولپاشی روی 4 در هزار و محلولپاشی آهن + روی) بهعنوان کرت فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد شوری بهطور معنیداری سبب کاهش عملکرد بذر و اسانس و ویژگیهای مورفولوژیکی (بهجز تعداد چترک در چتر) شد، اما اثر معنیداری بر درصد اسانس بذر نداشت. بیشترین عملکرد بذر (236 گرم بر مترمربع)، عملکرد اسانس (8.578 گرم بر مترمربع)، ارتفاع بوته (74.8 سانتیمتر)، تعداد شاخه در بوته (10.8) و تعداد چتر در بوته (236.3) مربوط به تیمار شوری کم (970 میکروزیمنس بر سانتیمتر) بود. تیمارهای محلولپاشی اگرچه بر عملکرد بذر و درصد و عملکرد اسانس بذر اثر معنیداری نداشتند، اما اثر متقابل آنها با تیمارهای شوری بر عملکرد بذر و اسانس معنیدار شد، بهطوریکه بیشترین عملکرد بذر و اسانس مربوط به تیمار شوری کم و محلولپاشی با آهن بود. این در حالی است که در شرایط شوری زیاد محلولپاشی آهن و روی اثر معنیداری بر عملکرد بذر و اسانس نداشت. بهطورکلی به نظر میرسد واکنش زنیان به محلولپاشی عناصر آهن و روی بسته به شوری آب آبیاری متفاوت است.
فردین قنبری؛ فخرالدین صالحی؛ محمد سیاری
چکیده
دمای پایین منجر به آسیبهای فیزیولوژیکی به سلول گیاهان حساس به سرمازدگی و از بین رفتن محصولات گرمسیری و نیمه گرمسیری میشود. در این مطالعه مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی بهمنظور پیشبینی اثر تنش سرما بر نشاء گوجهفرنگی بعد از اعمال پیشتیمار خشکی با 0، 10 و 20 درصد پلیاتیلن گلیکول استفاده گردید. امکان افزایش تحمل تنش سرمایی در نشاهای ...
بیشتر
دمای پایین منجر به آسیبهای فیزیولوژیکی به سلول گیاهان حساس به سرمازدگی و از بین رفتن محصولات گرمسیری و نیمه گرمسیری میشود. در این مطالعه مدلسازی شبکه عصبی مصنوعی بهمنظور پیشبینی اثر تنش سرما بر نشاء گوجهفرنگی بعد از اعمال پیشتیمار خشکی با 0، 10 و 20 درصد پلیاتیلن گلیکول استفاده گردید. امکان افزایش تحمل تنش سرمایی در نشاهای گوجهفرنگی با کاربرد پلیاتیلن گلیکول بررسی و پس از اعمال تنش سرما به مدت 6 ساعت در روز به مدت6 روز متوالی و در دمای 3 درجه سلسیوس، دادهها جمعآوری گردید. بهمنظور پیشبینی اثر تنش سرما بر خصوصیات نشاء گوجهفرنگی از شبکه عصبی پرسپترون چندلایه پیشخور با 2 ورودی (اثر تنش خشکی و اثر تنش سرمایی) و 8 خروجی (کلروفیل a، کلروفیل b، فنل کل، محتوای آب نسبی، فلورسانس کمینه، فلورسانس بیشینه، نشت یونی ریشه و پرولین) استفاده شد. نتایج نشان داد شبکهای با تعداد 7 نرون در یک لایه پنهان و با استفاده از تابع فعالسازیتانژانت هیپربولیکو روش بهینهسازی لیونبرگ مارکوت و درصد دادههای مورداستفاده برای تربیت/ آزمون/ ارزیابی برابر 40/20/40 میتوان اثر تنش خشکی بر میزان مقاومت به سرمای نشاهای گوجهفرنگی را با میانگین ضریب همبستگی برابر 0.92 تخمین زد. بر اساسنتایج آنالیز حساسیت توسط شبکه عصبی بهینه، شدت تنش خشکی اعمالشده با پلیاتیلن گلیکول مؤثرترین عامل در تخمین تحمل به سرما و خصوصیات فیزیولوژیکی گوجهفرنگی میباشد.
محسن طریق الاسلامی؛ محمد کافی؛ احمد نظامی؛ رضا ضرغامی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالسیلیک بر تخفیف اثرات تنش سرمازدگی و خشکی بر عملکرد سینگل کراس 400ذرت، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394اجرا شد. عامل اصلی تنش سرما در دو سطح (عدم تنش سرمازدگی و تنش سرمازدگی به مدت 12 ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیر اسید سالسیلیک بر تخفیف اثرات تنش سرمازدگی و خشکی بر عملکرد سینگل کراس 400ذرت، آزمایشی بهصورت کرتهای دو بار خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در گلخانه و مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1394اجرا شد. عامل اصلی تنش سرما در دو سطح (عدم تنش سرمازدگی و تنش سرمازدگی به مدت 12 ساعت در دمای 5 درجه سانتیگراد در مرحله چهار برگی)، عامل فرعی شامل سه سطح آبیاری (100، 75 و 50 درصد نیاز آبی گیاه) و عامل فرعی فرعی محلولپاشی با اسید سالسیلیک (عدم محلولپاشی (شاهد)، محلولپاشی 200 میکرو مولار و محلولپاشی 400 میکرو مولار) در نظر گرفته شدند. اولین زمان محلولپاشی قبل از اعمال تنش سرمازدگی در شرایط کنترلشده بود و پس از کشت گیاهان در مزرعه هر 15 روز یکبار تکرار شد. نتایج نشان داد تنش سرمازدگی اول فصل تأثیر معنیداری بر صفات موردبررسی نداشت. اثرات تنش خشکی و اسید سالسیلیک بر صفات مورد آزمایش معنیدار بود. اثرمتقاب لتنش خشکی و اسید سالسیلیک برعملکرد دانه،عملکردبیولوژیکی، شاخص برداشت، کارایی مصرف آب و بهرهوری آب معنیدار بود. اثر اسید سالسیلیک بر بهبود رشد و افزایش عملکرد در هر دو شرایط تنش و غیرتنش معنیدار بود. بالاترین عملکرد دانه و بیولوژیک به ترتیب با میزان 8543 و 18220 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار آبیاری مطلوب با محلولپاشی 400 میکرو مولار بود. درمجموع اسیدسالسیلیک باغلظت 400 میکرو مولار سبب بهبودعملکردذرتشد و اثرات منفی تنشهای سرما و خشکی را بر عملکرد گیاه ذرت کاهش داد.
احمد نظامی؛ ابراهیم ایزدی دربندی؛ مریم جانعلی زاده قزوینی؛ روح الله حسن بیگی
چکیده
بهمنظور بررسی تحمل به یخزدگی خاکشیر، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1387 در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اکوتیپ خاکشیر (در پنج سطح شامل اقلید، سبزوار، همدان، تربتجام و نیشابور) و دمای یخزدگی (در 10 سطح شامل صفر تا 18- با فواصل دو درجه سانتیگراد) بود. گیاهان خاکشیر در ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تحمل به یخزدگی خاکشیر، آزمایشی بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1387 در دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل اکوتیپ خاکشیر (در پنج سطح شامل اقلید، سبزوار، همدان، تربتجام و نیشابور) و دمای یخزدگی (در 10 سطح شامل صفر تا 18- با فواصل دو درجه سانتیگراد) بود. گیاهان خاکشیر در پاییز کشت و تا مرحله پنج تا هفت برگی در آب و هوای طبیعی رشد داده شدند. سپس برای اعمال دماهای یخ زدگی به یک فریزر ترموگرادیان منتقل شدند. سه هفته بعداز اعمال تنش، درصد بقاء، دمای پنجاهدرصد کشندگی بر اساس درصد بقاء (LT50su)، تعداد برگ، دمای کاهنده 50 درصد تعداد برگ (RNLT50)، تعداد گره، دمای کاهنده 50 درصد تعداد گره (RNNT50)، وزن خشک و دمای کاهنده 50 درصد وزن خشک (RDMT50) آنها بررسی شد. نتایج نشان داد اکوتیپ همدان بیشترین درصد بقاء و اکوتیپ نیشابور کمترین درصد بقاء را دارند. در اکوتیپهای اقلید و نیشابور کاهش معنی دار درصد بقاء از دماهای بالاتری (10- درجه سانتیگراد) نسبت به اکوتیپهای همدان، سبزوار و تربتجام (12- درجه سانتیگراد) شروع شد. در دمای 12- درجه سانتیگراد، اکوتیپهای نیشابور و تربت جام کمترین تعداد برگ واکوتیپهای همدان و اقلید به ترتیب بیشترین و کمترین وزن خشک زیستتوده را بعد از دوره بازیافت دارا بودند. همچنین در دمای 12- درجه سانتیگراد، تعداد گره در اکوتیپ همدان تقریباً 30 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت، درحالیکه این کاهش در اکوتیپهای اقلید و نیشابور بسیار بیشتر بود. در این آزمایش LT50su بین 10.2- تا 12.1- درجه سانتیگراد متغیر بود. رتبهبندی اکوتیپهای خاکشیر بر اساس شاخصهای LT50su، RNLT50، RNNT50 و RDMT50 نشان داد که اکوتیپهای نیشابور و همدان به ترتیب حساسترین و متحملترین اکوتیپهای خاکشیر نسبت به تنش یخزدگی بودند
محمود عطارزاده؛ حمیدرضا بلوچی؛ مجید رجایی؛ فرزانه پولادی
چکیده
اسید آبسیزیک یکی از هورمونهای گیاهی است که نقش عمدهای در چرخه زندگی گیاه داشته و بسیاری از فرایندهای مهم فیزیولوژیکی ازجمله نمو و سازگاری گیاه به تنشهای محیطی را تنظیم مینماید.اسید آبسیزیکاز طریق کنترل وضعیت آبی گیاه تحت تنش، اثرات زیانبار خسارت تنش گرما را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل ...
بیشتر
اسید آبسیزیک یکی از هورمونهای گیاهی است که نقش عمدهای در چرخه زندگی گیاه داشته و بسیاری از فرایندهای مهم فیزیولوژیکی ازجمله نمو و سازگاری گیاه به تنشهای محیطی را تنظیم مینماید.اسید آبسیزیکاز طریق کنترل وضعیت آبی گیاه تحت تنش، اثرات زیانبار خسارت تنش گرما را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولیعصر رفسنجان در سال 1392 انجام گرفت. فاکتور اول شامل پیشتیمار هورمون اسید آبسیزیک در 4 سطح صفر، 50، 100 و 200 میکرومولار و فاکتور دوم شامل اعمال تنش گرما با درجهحرارت 40 درجه سانتیگراد در 4 بازهی زمانی صفر، 8، 16 و 24 ساعت بود که به گیاهچههای ذرت، هیبرید سینگلکراس 704 اعمال شدند. گیاهچههای ذرت قادر به تحمل تنش گرمایی 8 ساعت بودند و تأثیر منفی گرما با افزایش مدتزمان آن افزایش یافت که منجر به کاهش تولید ماده خشک اندام هوایی در تنش گرمایی 16 و 24 ساعته گردید. افزایش غلظت اسید آبسیزیک و تنش گرما باعث کاهش معنیداری در کلروفیل a ذرت گردید، بهطوریکه در شرایط گرمای 24 ساعته و غلظت 200 میکرومولار اسید آبسیزیک، با کاهش 9/36 درصدی نسبت به شاهد به دست آمد. همچنین تنش گرمای 24 ساعت سبب کاهش کارتنوئید به میزان 17 درصد نسبت به شاهد گردید. غلظت 50 و 100 میکرومولار اسید آبسیزیک، تا حدودی توانسته سبب کاهش نشت یونی برگ، افزایش محتوای نسبی آب و شاخص سبزینگی برگ ذرت شود، که درنتیجه سبب افزایش وزن خشک اندام هوایی ذرت در شرایط تنش گرما میگردد.
عبدالحسین رضائی؛ حمیدرضا بلوچی؛ محسن موحدی دهنوی؛ ابراهیم ادهمی
چکیده
امروزه آلودگی خاک به فلزات سنگین درنتیجه فعالیتهای انسانی یکی از تنشهای محیطی مهم در گیاهان بوده، که میتواند به تولید گونههای اکسیژن فعال منجر شود. پرایمینگ با اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و نیترات پتاسیم بهعنوان یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات سمی کادمیوم در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پرایمینگ بر برخی ...
بیشتر
امروزه آلودگی خاک به فلزات سنگین درنتیجه فعالیتهای انسانی یکی از تنشهای محیطی مهم در گیاهان بوده، که میتواند به تولید گونههای اکسیژن فعال منجر شود. پرایمینگ با اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و نیترات پتاسیم بهعنوان یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات سمی کادمیوم در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پرایمینگ بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه و شاخصهای کیفی بذر سورگم تحت تنش کلرید و نیترات کادمیوم در سال 1394 در دانشگاه یاسوج انجام شده است. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل اسید جیبرلیک 800 میلیگرم در لیتر، اسید سالیسیلیک 0.3 میلیمولار، نیترات پتاسیم 1% و شاهد (بدون پرایم) و فاکتور دوم شامل سطوح کلرید و نیترات کادمیوم هرکدام در چهار سطح (0، 7.5، 15 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک) بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل کادمیوم و پرایمینگ برای پروتئین محلول در آب، آنزیم کاتالاز، آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و ارتفاع بوته معنیدار بود. اثر کادمیوم نشان داد که 30 میلیگرم کلرید کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک وزن دانه را نسبت به شاهد 24 درصد کاهش داد. بهطورکلی تمام سطوح کادمیوم نسبت به شاهد (بدون کادمیوم) اثر کاهنده بر روی وزن دانه داشتند. پرایمینگ بذر با 0.3 میلیمولار اسید سالیسیلیک منجر به افزایش سرعت جوانهزنی و شاخص طولی بنیه بذر سورگم تحت تنش کادمیوم گردید. همچنین بیشترین شاخص وزنی بنیه در 15 میلیگرم کلرید و نیترات کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک مشاهده شد و کمترین شاخص وزنی بنیه به 7.5 و 30 میلیگرم کلرید کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک تعلق داشت. در کل، پرایمینگ بذر با 800 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک، و 0.3 میلیمولار اسید سالیسیلیک با بهبود شاخصهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه مادر ازجمله افزایش محتوای پروتئین محلول و کلروفیل برگ میتواند باعث مقاومت نهال سورگم به سمیت کادمیوم و بهبود رشد آن و افزایش وزن دانه گردد. درنتیجه بذور تولیدی در این شرایط دارای سرعت جوانهزنی، شاخص بنیه بذر بیشتری نسبت به شاهد (عدم استفاده از پرایمینگ) هستند.
دوره 10، شماره 4 ، دی 1396، صفحه 572-572