حمیدرضا باقری؛ محمد حسین قرینه؛ عبدالمهدی بخشنده؛ جواد طایی؛ عبدالمحمد محنتکش؛ بهرام اندرزیان
چکیده
بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش کمآبی و کود نیتروژن بر عملکرد و سایر صفات زراعی سیبزمینی رقم بورن، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 با سه سطح تنش کمآبی S1، S2 و S3 (به ترتیب تأمین 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی سیبزمینی پس از سبز شدن تا پایان دوره رشد) بهعنوان فاکتورهای اصلی و 4 تیمار کود نیتروژن N1، N2، N3 و N4 (به ترتیب تأمین 100، 66، 33 و صفر درصد نیاز ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش کمآبی و کود نیتروژن بر عملکرد و سایر صفات زراعی سیبزمینی رقم بورن، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 با سه سطح تنش کمآبی S1، S2 و S3 (به ترتیب تأمین 100، 75 و 50 درصد نیاز آبی سیبزمینی پس از سبز شدن تا پایان دوره رشد) بهعنوان فاکتورهای اصلی و 4 تیمار کود نیتروژن N1، N2، N3 و N4 (به ترتیب تأمین 100، 66، 33 و صفر درصد نیاز کودی) بهعنوان فاکتورهای فرعی بهصورت کرتهای خردشده، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری به اجرا درآمد. در این آزمایش، تنش کمآبی درصد ماده خشک غدهها را افزایش داد، اما مقادیر نیتروژن روند مشخصی در تغییرات این صفت ایجاد نکرد. با اعمال تنش خشکی و کاهش مصرف کود نیتروژن تعداد غده در بوته و وزن غدهها کاهش یافت. عملکرد غده قابلفروش در تیمارهای S1 و S2 اختلاف معنیدار نداشت اما تنش آبی (S3) منجر به افت شدید عملکرد شد. تیمارهای N1، N2 و N3 باعث افزایش عملکرد غده قابلفروش به ترتیب به میزان 30، 36 و 11 درصد نسبت به شاهد (N4) شدند. به علت کاهش عملکرد غده در تیمارهای S2 و S3 در بالاترین سطح مصرف نیتروژن (N1)، اثر متقابل تنش خشکی و نیتروژن بر عملکرد غده، معنیدار شد. تیمار N2 در شرایط تنش شدید کمآبی و تنش متوسط دارای بالاترین و تیمار N4 در شرایط بدون تنش دارای کمترین کارآیی مصرف آب بود. بر اساس تجزیه رگرسیون مرحلهای، صفت میانگین وزن غده قابلفروش بهتنهایی بیشتر تغییرات عملکرد غده در واحد سطح را توجیه کرد.
صفیه عرب؛ مهدی برادران فیروزآبادی؛ حمیدرضا اصغری؛ احمد غلامی؛ مهدی رحیمی
چکیده
بهمنظور ارزیابی تأثیر اسید آسکوربیک و سدیم نیتروپروساید بر عملکرد دانه، روغن و برخی صفات گلرنگ (Carthamus tinctorius)، پژوهشی در سال 1390 در دانشگاه شاهرود انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 2 سطح آبیاری هر 8 روز یکبار (تیمار عدم تنش) و هر 16 روز یکبار (تیمار تنش) بهعنوان فاکتور اصلی و 3 سطح اسید آسکوربیک (صفر، 10 و 20 میلی مولار) و 3 سطح سدیم نیتروپروساید ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی تأثیر اسید آسکوربیک و سدیم نیتروپروساید بر عملکرد دانه، روغن و برخی صفات گلرنگ (Carthamus tinctorius)، پژوهشی در سال 1390 در دانشگاه شاهرود انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل 2 سطح آبیاری هر 8 روز یکبار (تیمار عدم تنش) و هر 16 روز یکبار (تیمار تنش) بهعنوان فاکتور اصلی و 3 سطح اسید آسکوربیک (صفر، 10 و 20 میلی مولار) و 3 سطح سدیم نیتروپروساید (صفر، 50 و 100 میکرو مولار) بهصورت محلول پاشی برگی بهعنوان فاکتورهای فرعی بودند که در قالب آزمایش اسپلیت پلات فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار قرار گرفتند. تیمار آبیاری بعد از استقرار کامل بوتهها اعمال گردید. در 63 و 65 روز پس از کاشت به ترتیب محلولپاشی با سدیم نیتروپروساید و اسید آسکوربیک انجام شد و یک هفته بعد تکرار گردید. نتایج نشان داد که تنش کمآبیاری موجب کاهش محتوای نسبی آب برگ، وزن مغز دانه و تعداد دانه در طبق شد. در مقابل نسبت پوسته به مغز دانه در شرایط تنش افزایش یافت. اگرچه در اثر محلول پاشی اسید آسکوربیک با غلظت پایین محتوای نسبی آب برگ کاهش نشان داد ولی در همین شرایط تعداد طبق در بوته بهطور متوسط 2/5 طبق در بوته افزایش یافت. استفاده از سطح سوم سدیم نیتروپروساید (100 میکرو مولار) موجب افزایش معنیدار وزن هزار دانه، عملکرد دانه (13/2 درصد)، عملکرد روغن (17/2 درصد) و درصد روغن (4/6 درصد) گردید. لذا اینگونه استنباط میشود که کاربرد برگی سدیم نیتروپروساید با غلظت مناسب میتواند در کاهش شدت تنش کمآبی مفید باشد.
خالد عیدی زاده؛ فرشاد ابراهیم پور؛ محمدعلی ابراهیمی
چکیده
امروزه با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به غذا و محدودیت منابع آب، افزایش عملکرد گیاهان زراعی در واحد حجم آب مصرفی اهمیت بهسزایی دارد. محدودیت منابع آب با هدف افزایش تولید محصولات زراعی، اهمیت دستیابی به ارقام متحمل به شرایط محیطی دشوار با راندمان مصرف آب بالا را آشکار میسازد. در این راستا یک مطالعه مزرعهای در خصوص اثر سطوح ...
بیشتر
امروزه با افزایش روزافزون جمعیت و نیاز به غذا و محدودیت منابع آب، افزایش عملکرد گیاهان زراعی در واحد حجم آب مصرفی اهمیت بهسزایی دارد. محدودیت منابع آب با هدف افزایش تولید محصولات زراعی، اهمیت دستیابی به ارقام متحمل به شرایط محیطی دشوار با راندمان مصرف آب بالا را آشکار میسازد. در این راستا یک مطالعه مزرعهای در خصوص اثر سطوح مختلف آبیاری بر روی عملکرد و اجزای عملکرد رقمهای مختلف گندم طی سالهای 90-89 در منطقه تحقیقاتی زراعی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان به اجرا درآمد. آزمایش بهصورت کرتهای یکبار خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل 3 رقم گندم (چمران، افلاک و وریناک) و پنج سطح آبیاری I1 (آبیاری در مرحله 2برگی)، I2 (آبیاری در مراحل 2برگی + پنجهزنی)، I3 (آبیاری در مراحل 2برگی + پنجهزنی + آبستنی)، I4 (آبیاری در مراحل 2برگی + پنجهزنی + آبستنی + گلانگیزی) و I5 (آبیاری در مراحل 2برگی + پنجهزنی+ آبستنی + گلانگیزی + شیری شدن دانهها) بودند. رقم چمران بهطور معنیداری بیشترین عملکرد دانه (4822/5 کیلوگرم در هکتار) در مقایسه با رقم افلاک و وریناک داشت. بعلاوه در بررسی کلیه سطوح آبیاری، نتایج نشان داد که رقم چمران بیشترین عملکرد دانه را در مقایسه با دو رقم دیگر به خود اختصاص داد. در بین سطوح مختلف آبیاری بیشترین و کمترین عملکرد به ترتیب در تیمار I5 وI2به دست آمد.به طور کلیدر این آزمایش مشاهده گردید که تنش رطوبتی خاک، عملکرد دانه گندم را از طریق کاهش وزن هزار دانه، تعداد پنجه در مترمربع و تعداد سنبلچه در سنبله در مترمربع کاهش میدهد.بنابراین، عملکرد گندم در شرایط کمبود آب در هرکدام از مراحل بحرانی رشد که اتفاق بیافتد کاهش عملکرد را به دنبال خواهد داشت.
محمد میرزاخانی
چکیده
جهت بررسی اثر تنش کم آبی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت بر صفات فیزیولوژیک و زراعی گندم رقم بک کراس روشن، آزمایشی درمزرعه آموزشی دانشگاه پیام نور اراک سال زراعی 1390-1389 به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی باسه تکرار اجرا شد. تنش کم آبی به عنوان عامل اصلی در چهار سطح (آبیاری بر اساس نیاز آبی گیاه، آبیاری به ...
بیشتر
جهت بررسی اثر تنش کم آبی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت بر صفات فیزیولوژیک و زراعی گندم رقم بک کراس روشن، آزمایشی درمزرعه آموزشی دانشگاه پیام نور اراک سال زراعی 1390-1389 به صورت کرتهای یکبار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی باسه تکرار اجرا شد. تنش کم آبی به عنوان عامل اصلی در چهار سطح (آبیاری بر اساس نیاز آبی گیاه، آبیاری به میزان 85، 70 و 55 درصد نیاز آبی گیاه) در کرت های اصلی و مصرف مقادیر مختلف زئولیت به عنوان عامل فرعی در چهار سطح (عدم مصرف زئولیت، مصرف زئولیت به مقدار سه، شش و نه تن در هکتار) در کرت های فرعی قرار داده شدند. نتایج نشان داد که اثر سطوح مختلف تنش کم آبی بر صفات عملکرد دانه و بیولوژیکی گیاه، سطح ویژه برگ پرچم، تراکم سنبله، میزان کلروفیل b، هدایت الکتریکی تیمار متانول و هدایت الکتریکی تیمار استون معنی دار شد. همچنین اثر سطوح مختلف مصرف زئولیت نیز بر صفات عملکرد دانه و بیولوژیکی گیاه، سطح ویژه برگ پرچم و هدایت الکتریکی تیمار متانول معنی دار بود. در بین سطوح مختلف تنش کم آبی، بیشترین و کمترین هدایت الکتریکی تیمار متانول با میانگین 3306 و 2835 میکروزیمنس بر سانتی متر به ترتیب متعلق به تیمار آبیاری بر اساس 55 درصد نیاز آبی گیاه و تیمار شاهد (آبیاری معمول) بود. همچنین بیشترین میزان کلروفیل bبا میانگین 0/598 میلی گرم در گرم بافت تازه گیاه مربوط به تیمار آبیاری شاهد و کمترین مقدار آن با میانگین 0/517 میلی گرم در گرم بافت تازه گیاه مربوط به تیمار تنش کم شدید آبی (آبیاری بر اساس 55 درصد نیاز آبی گیاه) بود. بیشترین و کمترین عملکرد دانه با میانگین 5193 و 3330 کیلوگرم در هکتارمربوط به تیمار آبیاری شاهد و تیمار آبیاری بر اساس 55 درصد نیاز آبی گیاه بود. همچنین کاهش عملکرد دانه ناشی از تیمار عدم مصرف زئولیت، معادل 16/79 درصد نسبت به تیمار مصرف نه تن در هکتار زئولیت بود. به طوری که مصرف نه تن در هکتار زئولیت با 4901 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را تولید نمود. با بررسی نتایج مشخص شد که افزایش شدت تنش کم آبی، باعث کاهش در اکثر صفات فیزیولوژیک و زراعی گندم گردید و مصرف 9 تن در هکتار زئولیت باعث جبران صدمات ناشی از تنش کم آبی در گندم در شرایط محل اجرای آزمایش شد.
مالک اژدر افشاری؛ فرید شکاری؛ کامران افصحی؛ رقیه عظیم خانی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر کاربرد برگی اسید سالیسیلیک بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا چشمبلبلی (Vigna unguiculata L.) رقم پرستو، تحت تنش کم آبی، آزمایشی در قالب طرح اسپیلت بلوک در سال زراعی 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش کمبود آب بهعنوان فاکتور اول در 3 سطح (شاهد یا آبیاری منظم، اعمال تنش در زمان شروع گلدهی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر کاربرد برگی اسید سالیسیلیک بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا چشمبلبلی (Vigna unguiculata L.) رقم پرستو، تحت تنش کم آبی، آزمایشی در قالب طرح اسپیلت بلوک در سال زراعی 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تنش کمبود آب بهعنوان فاکتور اول در 3 سطح (شاهد یا آبیاری منظم، اعمال تنش در زمان شروع گلدهی تا 50% گلدهی و اعمال تنش در زمان شروع تشکیل نیام تا تشکیل 50% نیامها) و کاربرد برگی با اسید سالیسیلیک، بهعنوان فاکتور دوم در پنج سطح، شامل سطوح صفر، 150، 300، 450 و 600 میکرومولار بود. نتایج نشان داد اعمال تنش کمبود آب باعث کاهش عملکرد در مقایسه با گیاهان شرایط غیر تنش گردید. کاربرد اسید سالیسیلیک در سطوح 450 میکرو مولار باعث افزایش عملکرد، شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه نسبت به تیمار شاهد گردید. در تیمارهای غیرتنش و اعمال تنش در مرحله غلافدهی، سطح 150 میکرومولار باعث افزایش شاخص برداشت گردید. تنش کمبود آب در هر دو مرحله گلدهی و غلاف دهی باعث کاهش وزن خشک بوته گردید. در تیمارهای غیر تنش و اعمال تنش در مرحله گلدهی سطوح 150 و 300 میکرومولار اسید سالیسیلیک باعث افزایش وزن خشک بوته گردید. بهطورکلی به نظر میرسد اسید سالیسیلیک در سطوح 150 و 300 میکرو مولار بهعنوان یک محافظ میتواند باعث کاهش خسارت ناشی از کمبود آب در گیاه لوبیا چشمبلبلی گردد.
سمیه نظامی؛ سید حسین نعمتی؛ حسین آرویی؛ عبدالرضا باقری
چکیده
گونههای جنس نعناع ازجمله مهمترین سبزیها هستند که در معرض آسیبهای حاصل از تنش کمآبی قرار دارند. بهمنظور بررسی خصوصیات رشدی سه گونه نعناع در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در شرایط کنترلشده انجام شد و گونههای Mentha longifolia (پونه)، Mentha spicata (سوسن) و هیبرید Mentha x piperita (نعناع فلفلی) ...
بیشتر
گونههای جنس نعناع ازجمله مهمترین سبزیها هستند که در معرض آسیبهای حاصل از تنش کمآبی قرار دارند. بهمنظور بررسی خصوصیات رشدی سه گونه نعناع در شرایط تنش کمآبی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار در شرایط کنترلشده انجام شد و گونههای Mentha longifolia (پونه)، Mentha spicata (سوسن) و هیبرید Mentha x piperita (نعناع فلفلی) در معرض چهار سطح رطوبتی خاک {100 (شاهد)، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی} قرار گرفتند و در طول فصل رشد روند خصوصیاتی نظیر درصد بقاء، تعداد شاخه و استولون، تعداد برگ، طول شاخهها و میزان نسبی کلروفیل اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تیمارهای رطوبتی خاک تأثیر معنیداری بر درصد بقاء هر سه گونهی نعناع داشتند. در تیمارهای شاهد و 80 درصد ظرفیت زراعی تعداد و طول شاخهها و تعداد برگ گونهی پونه نسبت به دو گونهی دیگر بیشتر بود، درحالیکه ازنظر تعداد و طول استولون گونهی نعناع فلفلی برتری معنیداری نسبت به دو گونه دیگر در تمام سطوح رطوبتی داشت. باوجوداینکه کاهش رطوبت خاک در شرایط 60 درصد ظرفیت زراعی منجر به کاهش شدید تعداد و طول شاخه، تعداد برگ، تعداد و طول استولون در هر سه گونهی نعناع شد، اما در این تیمار رطوبتی گونهی سوسن رشد بهتری نسبت به دو گونهی دیگر داشت. در هر سه گونه موردبررسی تنش کمآبی سبب کاهش خصوصیات رشدی گیاه شد، ولی گونهی سوسن در شرایط کاهش 20 و 40 درصد رطوبت آب خاک (نسبت به ظرفیت کامل زراعی) رشد بهتری نسبت به دو گونهی دیگر داشت.
احمد نظامی؛ شهرام رضوان بیدختی؛ سارا سنجانی
چکیده
رشد و نمو گیاه زعفران عمدتاً منطبق بر فصلهای پاییز و زمستان است و گیاه در طی این مدت در معرض تنش سرما و یخزدگی قرار میگیرد. این مطالعه باهدف بررسی اثر تنش یخزدگی بر سه اکوتیپ زعفران (قائن، کاشمر و تربتحیدریه) در شرایط کنترلشده در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، بهصورت فاکتوریل در قالب ...
بیشتر
رشد و نمو گیاه زعفران عمدتاً منطبق بر فصلهای پاییز و زمستان است و گیاه در طی این مدت در معرض تنش سرما و یخزدگی قرار میگیرد. این مطالعه باهدف بررسی اثر تنش یخزدگی بر سه اکوتیپ زعفران (قائن، کاشمر و تربتحیدریه) در شرایط کنترلشده در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهان زراعی، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. بهمنظور ایجاد خوسرمایی گیاهان در محیط طبیعی رشد داده شده و سپس برای اعمال دماهای یخزدگی به فریزر ترموگرادیان منتقل شدند و در معرض شش دما (صفر، 4-، 8-، 12-، 16-، 20- درجه سانتیگراد) قرار گرفتند. میزان پایداری غشاء سیتوپلاسمی با استفاده از شاخص نشت الکترولیتها مورد ارزیابی قرار گرفت و دمای کشنده برای 50 درصد نمونهها بر اساس آن تعیین گردید. درصد بقاء گیاهان سه هفته پس از تیمارهای یخزدگی و رشد آنها در شاسی سرد از طریق شمارش تعداد بوتهها و تعیین نسبت آنها به تعداد بوته قبل از تیمار یخزدگی تعیین گردید. درصد نشت الکترولیتها، LT50el و درصد بقاء بهطور معنیداری تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. بیشترین و کمترین درصد نشت الکترولیتها در دمای 20- درجه سانتیگراد به ترتیب مربوط به اکوتیپ کاشمر و اکوتیپ تربتحیدریه بود. نتایج اثر متقابل دما و اندام نشان داد که بیشترین و کمترین درصد نشت الکترولیتها به ترتیب مربوط به اندام برگ در دمای 20- درجه سانتیگراد و بنه در دمای صفر درجه سانتیگراد بود. اکوتیپهای قائن و کاشمر بیشترین و اکوتیپ تربتحیدریه کمترین مقدار LT50el را داشتند. همبستگی معنیداری (**0/82 =r) بین درصد نشت الکترولیتها و LT50el بنه زعفران مشاهده شد، بهطوریکه با کاهش درصد نشت الکترولیتها، دمای 50 درصد کشندگی کاهش یافت. هر سه اکوتیپ زعفران تا دمای 12- درجه سانتیگراد 100 درصد بقاء داشتند و با کاهش بیشتر دما درصد بقاء کاهش یافت و کمترین درصد بقا در دمای 20- درجه سانتیگراد مشاهده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که اکوتیپ تربتحیدریه از کمترین درصد نشت الکترولیتها، کمترین LT50elو بیشترین تحمل نسبت به تنش یخزدگیبرخوردار بود.
حمیدرضا خزاعی؛ احمد نظامی؛ بیژن سعادتیان؛ امید آرمند پیشه؛ ریحانه پردل
چکیده
پرایمینگ بذر یکی از راهکارهای مقابله با تنشهای محیطی است. تنش شوری یکی از مهمترین تنشهای محیطی بشمار میرود. بهمنظور بررسی تأثیر پرایمینگ بذر بر رشد گیاهچه های جو تحت تنش شوری، دو آزمایش انجام شد. آزمایش اول بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل دو رقم جو (یوسف و ماکویی) و چهار سطح ...
بیشتر
پرایمینگ بذر یکی از راهکارهای مقابله با تنشهای محیطی است. تنش شوری یکی از مهمترین تنشهای محیطی بشمار میرود. بهمنظور بررسی تأثیر پرایمینگ بذر بر رشد گیاهچه های جو تحت تنش شوری، دو آزمایش انجام شد. آزمایش اول بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل دو رقم جو (یوسف و ماکویی) و چهار سطح پرایمینگ با نیتروژن (2، 4، 6 و 8 گرم نیتروژن خالص بر لیتر از منبع اوره)، هیدروپرایمینگ و شاهد (بدون پرایم) بود. در آزمایش اصلی، پرایمینگ با نیتروژن 2 در هزار به همراه تیمارهای هیدروپرایمینگ (بهترین تیمارها از آزمایش اولیه) و شاهد (بدون پرایم) مورداستفاده قرار گرفتند. سطوح تنش شوری صفر، 100، 200 و 300 میلی مولار حاصل از کلرید سدیم در مراحل تهیه فیتوژل اعمال شد و هر رقم در یک آزمایش فاکتوریل مجزا در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی گردید. نتایج آزمایش اول نشان داد که پرایمینگ بذر موجب افزایش معنی دار طول ریشه چه، طول ساقه چه و شاخص ویگور گیاهچه شد و در مقابل مدتزمان رسیدن به 50 درصد جوانه زنی را کاهش داد. با افزایش غلظت نیتروژن از 2 در هزار، تفاوت آماری در اکثر صفات مشاهده نشد و در برخی موارد اثر منفی بر صفات اندازه گیری شده داشت. نتایج آزمایش دوم نشان داد که اثر مثبت و معنیدار دو تیمار پرایمینگ موردنظر بر صفات طول ساقه چه، وزن تر و خشک ساقه چه، سطح سبز، طول و حجم ریشه چه، وزن تر و خشک ریشه چه در سطوح مختلف تنش شوری در رقم ماکویی بود. در رقم یوسف، بهجز حجم ریشه چه، پرایمینگ بذر بهطور معنیداری سایر صفات موردبررسی را بهبود داد. دو رقم جو واکنش یکسانی به پرایمینگ بذر نشان ندادند. هیدروپرایمینگ و پرایمینگ با نیتروژن 2 در هزار در رقم یوسف با افزایش شوری تا 300 میلی مولار باعث افزایش معنیدار صفاتی همچون طول ساقه چه، سطح سبز، وزن تر و خشک ساقه چه و وزن تر ریشه چه نسبت به شاهد شد. درحالیکه تأثیر مثبت و قابلتوجه پرایمینگ بذر در رقم ماکویی تا سطح شوری 200 میلی مولار و در صفات طول ساقه چه، وزن تر ساقه چه و وزن تر ریشه چه به ترتیب 11، 8 و 19 درصد بود.