علی سلیمانی
چکیده
مقدمه خشکی علت اصلی کاهش عملکرد گیاه گندم است. این واقعیت وجود دارد همواره تقاضای آب برای محصولات کشاورزی افزایش مییابد و سؤال اساسی آن است که چگونه میتوان تولیدات کشاورزی را همراه با استفاده پایدار از منابع آبی و حفاظت از آن افزایش داد (Dugan and Flower, 2006). یک تکنیک ...
بیشتر
مقدمه خشکی علت اصلی کاهش عملکرد گیاه گندم است. این واقعیت وجود دارد همواره تقاضای آب برای محصولات کشاورزی افزایش مییابد و سؤال اساسی آن است که چگونه میتوان تولیدات کشاورزی را همراه با استفاده پایدار از منابع آبی و حفاظت از آن افزایش داد (Dugan and Flower, 2006). یک تکنیک برای مدیریت کار آمد منابع آب آبیاری استفاده از مدلهای جدید در تعیین نیاز آبی و زمانبندی آبیاری در کنار فعالیتهایی در راستای اصلاح گیاهان، از مدیریتهای کارآمد در زمینه توسعه پایدار منابع آب در کشاورزی میباشد. بر این اساس مدل هارگرویز- سامانی که از رابطه اصلاح شده فائو بر گرفته شده از جمله مدلهایی است که به طور رضایتبخشی برای برآورد پتانسیل تبخیر و تعرق در مناطق خشک و نیمه خشک مورد استفاده قرار میگیرد (Hargraves and Samani, 1985). با توجه به اعتبار جهانی مدل هارگریوز و سامانی در میان سایر مدلهای تخمین نیاز آبی، نجفی و طباطبایی (Najafi and Tabatabaei, 2004) با استفاده از معادله اصلاح شده هارگرویوز و سامانی مدل ET-HS را برای تخمین تبخیر و تعرق ارائه کردند. لذا هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تنش خشکی بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم رقم سپاهان با استفاده از مدل ET-HS و ارزیابی مدل در تخمین نیاز آبی گیاه گندم در مقایسه با روش آبیاری معمول در شرایط آب و هوایی اصفهان میباشد. مواد و روشها به منظور ارزیابی مدل ET-HS جهت تخمین نیاز آبی گیاه گندم تحت شرایط اصفهان آزمایشی در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 6 تیمار آبیاری و 3 تکرار بر روی گیاه گندم رقم سپاهان اجرا شد. شش تیمار آبیاری عبارت بودند از آبیاری بر اساس تأمین 50 (تنش شدید)، 75(تنش ملایم)، 100 (عدم تنش)، 125 و 150 درصد نیاز آبی گیاه گندم بر اساس مدل ET-HS در طول فصل رشد و آبیاری بر اساس 70 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A در طول فصل رشد به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. مدل ET-HS از رابطه اصلاح شده سامانی-هارگریوز حاصل شده است (Najafi and Tabatabei, 2004). برای تحلیل آماری از نرم افزار MSTAT-C استفاده شد و مقایسه میانگین صفات مورد بررسی بر اساس آزمون چند دامنهای دانکن در سطح احتمال پنج درصد صورت پذیرفت. یافتهها نتایج نشان داد که اثر تیمار های آبیاری بر روی تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، میزان آب مصرفی، کارایی مصرف آب ماده خشک کل و کارایی مصرف آب دانه معنی دار بود. بیشترین تعداد سنبله باور در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی توسط تیمار آبیاری 100 درصد نیاز آبی بر اساس مدل ET-HS حاصل شد. تیمار شاهد اختلاف معنی داری در خصوصیات مورد بررسی با تیمار 100 نیاز آبی نشان نداد. تیمار های 50 و 75 درصد نیاز آبی کمترین تعداد سنبله بارور در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی را حاصل کردند که اختلافشان با یکدیگر معنی دار نبود. بنابراین با کاهش میزان آب و افزایش شدت تنش خشکی کلیه خصوصیات مورد بررسی کاهش یافتند. این عکسالعمل توسط لیو و همکاران (Liu et al., 2016) نیز تایید شده است. بیشترین راندمان مصرف آب برای ماده خشک کل و عملکرد دانه در تیمار آبیاری 50 درصد نیاز آبی حاصل شد که اختلاف آن با تیمار شاهد معنی دار بود. با افزایش مقدار آب آبیاری کارایی مصرف آب برای عملکرد دانه به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین کارایی مصرف آب ماده خشک کل و عملکرد دانه در تیمار آبیاری 150 درصد نیاز آبی حاصل شد. نتیجه گیری تیمار آبیاری بر اساس 100 درصد نیاز آبی طبق مدل ET-HSدر طول فصل رشد به طور نسبی بیشترین، تعداد سنبله بارور، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه را دارا بود که در نهایت منجر به تولید بالاترین میزان عملکرد دانه و شاخص برداشت شد و در صورت اعمال تنش خشکی بهترین نتیجه در تیمار آبیاری در 75 درصد نیاز آبی بر اساس مدل ET-HS حاصل شد، زیرا به نسبت کاهش آب مصرفی از عملکرد بهتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود. تیمار 100 درصد نیاز آبی در مقایسه با تیمار شاهد از کارایی مصرف آب مطلوبتری برخور دار بود. لذا بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر به نظر میرسد که مدل ET-HSمیتواند از طریق برآورد پتانسیل تبخیر و تعرق نیاز آبی گیاه را با دقت بالایی تخمین زده و برای مناطق خشک و نیمه خشک ایران که آب عامل محدود کننده به حساب میآید کارایی خوبی داشته باشد.
علی آذری نصرآباد؛ سید محسن موسوی نیک؛ محمد گلوی؛ علیرضا سیروس مهر؛ سید علیرضا بهشتی
چکیده
مقدمه عملکرد گیاهان زراعی از جمله سورگوم تحت تاثیر تنش خشکی به عنوان یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده محدود میشود. اگرچه سورگوم توانایی سازش با بسیاری از تنش ها مثل گرما، خشکی و شوری را دارد، اما در نواحی خشک و نیمه خشک این گیاه معمولا در مرحله زایشی و ...
بیشتر
مقدمه عملکرد گیاهان زراعی از جمله سورگوم تحت تاثیر تنش خشکی به عنوان یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده محدود میشود. اگرچه سورگوم توانایی سازش با بسیاری از تنش ها مثل گرما، خشکی و شوری را دارد، اما در نواحی خشک و نیمه خشک این گیاه معمولا در مرحله زایشی و مرحله بعد از گلدهی تحت تاثیر تنش آبی قرار میگیرد و عملکرد آن کاهش مییابد. بین ژنوتیپهای سورگوم از نظر قابلیت تحمل دورههای خشکی و واکنش به این دورهها تفاوت قابل ملاحظهای وجود دارد. بعضی از محققین برروی ویژگی های برگ پرچم مخصوصا روابط آب برگ بخاطر اثر متقابل قابل توجه آن با مقاومت به خشکی تاکید کردهاند. در این تحقیق برخی از خصوصیات از جمله پایداری غشای سلول و محتوای نسبی آب برگ در ژنوتیپ های سورگوم دانهای در شرایط مزرعه ای بررسی شده و به پاسخ عملکرد و اجزاء عملکرد ژنوتیپهای سورگوم در شرایط تیمارهای تنش خشکی( قطع آبیاری در مرحله رشد رویشی، زایشی و آبیاری نرمال)پرداخته شده است. مواد و روشها به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر عملکرد، اجزای عملکرد دانه، پایداری غشای سلول و محتوای رطوبت نسبی برگ ژنوتیپهای سورگوم دانهای، آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 93 در مزرعه مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان جنوبی اجرا گردید. تیمارهای تنش خشکی شامل آبیاری نرمال(شاهد)، قطع آبیاری در مرحله رشد رویشی(مرحله رویت آخرین برگ به صورت لولهای) و قطع آبیاری در مرحله رشد زایشی(50 درصد بوته ها در مرحله آغاز گلدهی) به عنوان عامل اصلی و 10 ژنوتیپ سورگوم دانهای شاملKGS29،MGS2 ،KGS33 ، سپیده، KGFS27،MGS5 ،KGFS5 ،KGFS17، KGFS13 و KGFS30 به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. برای تعیین اجزای عملکرد دانه از هر کرت نیم متر طولی برداشت و تعداد بوته، تعداد پانیکول، تعداد دانه پانیکول، وزن هزار دانه، تعداد دانه در متر مربع تعیین گردیدند. برای تعیین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت پس از حذف 2 خط حاشیه و نیم متر ابتدا و انتهای هر کرت از سطح 3 متر مربع برداشت انجام شد و پس از خشک شدن کامل، کل نمونهها توزین و عملکرد بیولوژیک تعیین شد و سپس نمونهها با دست کوبیده شده و دانهها جدا و توزین گردیده و شاخص برداشت محاسبه شد. برای محاسبه محتوای نسبی آب برگ (RWC)، از هر کرت و از برگ پرچم نمونهگیری شد و محتوای نسبی آب برگ یا آماس نسبی از طریق فرمول وزرلی (weatherley) محاسبه گردید. برای محاسبه میزان خسارت به غشاء یا تراوایی غشاء، ابتدا سه بوته از هر کرت بطور تصادفی انتخاب و برگ پرچمی آنها جدا شد. سپس توسط دستگاه کاغذ سوراخ کن تعداد 4 عدد دیسک از این برگها تهیه و در داخل آب مقطر بمدت 24 ساعت در دمای یخچال (4 درجه سانتی گراد) قرار داده شد. هدایت الکتریکی آبی که برگها در آن گذاشته شده بود توسط دستگاه اندازه گیری هدایت الکتریکی(EC meter) هدایت الکتریکی آن اندازه گیری شده و از اعداد حاصل برای محاسبات استفاده شد. پس از جمع آوری دادههای مربوط به عملکرد و اجزاء آن با استفاده از نرم افزار SAS مورد تجزیه واریانس ساده قرار گرفت. میانگین دادهها با استفاده از آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد مقایسه گردیدند. نتایج نتایج نشان داد که تنش خشکی تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، وزن هزار دانه، تعداد دانه در پانیکول، نفوذپذیری غشای سلول و محتوای نسبی آب برگ (RWC) داشته و سبب کاهش آنها گردید. میزان کاهش عملکرد دانه در بالاترین سطح تنش خشکی نسبت به تیمار شاهد معادل 42 درصد بود. ژنوتیپ ها نیز از نظر کلیه صفات فوق تفاوت معنی دار نشان دادند. ژنوتیپ KGFS13 دارای بالاترین عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بذر بود. اثر متقابل تنش خشکی و ژنوتیپ در صفات فوق بجز وزن هزار دانه و نفوذپذیری غشاء تفاوت معنی دار نشان داد. بیشترین محتوای نسبی آب برگ مربوط به تیمار آبیاری نرمال و کمترین آن مربوط به تیمار تنش خشکی شدید بود. همچنین با افزایش تنش خشکی، تراوش غشای سلول افزایش یافت، بطوری که کمترین میزان تراوش غشاء و درنتیجه بیشترین پایداری غشاء مربوط به تیمار آبیاری نرمال و بیشترین میزان تراوش غشاء و در نتیجه کمترین پایداری غشاء مشترکا مربوط به تیمار های تنش خشکی متوسط و شدید بود. نتیجه گیری تفاوتهای قابل توجهی بین ژنوتیپهای سورگوم دانهای در مورد تحمل به دورههای تنش خشکی و واکنش به این دوره ها وجود دارد، همچنین عملکرد دانه و اجزای آن، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، محتوای آب نسبی و پایداری غشای سلول بین ژنوتیپها و تیمارهای تنش متفاوت بود. درمجموع، میتوان از ویژگیهای مربوط به روابط آبی برگ پرچم و نفوذپذیری غشاء سلول بهعنوان معیارهایی علاوه بر عملکرد دانه در ارزیابی تحمل به خشکی ژنوتیپ ها استفاده نمود.
نظام آرمند؛ حمزه امیری؛ احمد اسماعیلی
چکیده
مقدمه لوبیا در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه بهعنوان یکی از منابع مهم پروتئین گیاهی محسوب میشود. در ایران سطح زیر کشت لوبیا حدود 240 هزار هکتار با عملکرد متوسط 150 کیلوگرم در هکتار میباشد. جوانه زنی یک مرحله مهم در چرخه زندگی گیاه است و میتواند تأثیر ...
بیشتر
مقدمه لوبیا در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه بهعنوان یکی از منابع مهم پروتئین گیاهی محسوب میشود. در ایران سطح زیر کشت لوبیا حدود 240 هزار هکتار با عملکرد متوسط 150 کیلوگرم در هکتار میباشد. جوانه زنی یک مرحله مهم در چرخه زندگی گیاه است و میتواند تأثیر بسزایی در میران تولید و عملکرد گیاهان داشته باشد. کیفیت جوانه زنی بذر تأثیرات قابلتوجهی بر صفات رشدی گیاه در مراحل بعد از جوانه زنی، اشغال آشیانهای اکولوژیکی و محدوده جغرافیایی گیاه دارد. گزارش شده است که جوانه زنی بذرهای حبوبات ازجمله لوبیا تحت تأثیر مستقیم شرایط نامطلوب محیطی مانند تنشهای خشکی و شوری قرار دارد. در تحقیقات مختلفی، کاربرد متانول بهعنوان یک منبع کربن برای بهبود رشد و عملکرد گیاهان زراعی در شرایط تنش خشکی توصیه شده است. کاربرد خارجی متانول بهطور مستقیم با فرآیندهای متابولیکی رشد و نمو گیاه و همچنین با فرآیندهای مرتبط با مکانیسمهای دفاعی از قبیل فعال شدن ژنهای درگیر در بیوسنتز اسید جاسمونیک مرتبط است. برخی مطالعات نشان داده اند که مصرف متانول میتواند کارایی جذب عناصر غذایی را بهخصوص در شرایط مواجهه گیاه با تنشهای محیطی بهبود بخشد. با توجه به اینکه گزارشهای متعددی در ارتباط با تأثیر مثبت متانول بر فاز رویشی گیاهان در ایران وجود دارد، بااینوجود مطالعات اندکی در زمینه اثر متانول بر شاخصهای جوانهزنی وجود دارد. هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر متانول بر شاخصهای جوانه زنی بذرهای لوبیا (رقم COS16) تحت تنش خشکی میباشد. مواد و روش ها بهمنظور بررسی اثرات احتمالی متانول بر بهبود تحمل به خشکی لوبیا در مرحله جوانه زنی آزمایشی در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی گیاهی دانشگاه صنعتی خاتمالانبیاء بهبهان انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سطوح مختلف محلول متانول شامل شاهد (بدون متانول)، 10، 20 و 30 درصد حجمی و نیز سه سطح تنش خشکی (0، 3- و 6- بار) بودند. تنش خشکی با استفاده از پلیاتیلن گلایکول 6000 در دمای 25 درجه سانتیگراد و طبق معادله میچل و کافمن اعمال شد. بازدید از نمونه ها بهطور روزانه یکبار و به مدت 14 روز انجام شد و در هر بازدید تعداد بذرهای جوانهزده (دارای طول ریشهچه 3 میلیمتر) ثبت شدند. در روز پایانی آزمایش، ریشهچه ها و ساقهچه ها از بذور جدا شدند و مهمترین شاخصهای جوانه زنی نظیر سرعت و درصد جوانه زنی، طول ساقهچه و ریشهچه، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه، سطح ریشه چه و آندوسپرم مصرفی اندازه گیری شد. نتایج و بحث نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تنش خشکی و کاربرد متانول تأثیر معنی داری بر سرعت و درصد جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و ریشه چه، سطح ریشه چه و آندوسپرم مصرفی داشت. نتایج مقایسه میانگینها در اثرات متقابل نشان داد که در تمامی سطوح تنش خشکی، مصرف سطوح 20 و 30 درصد حجمی متانول منجر به کاهش معنی دار شاخصهای جوانه زنی لوبیا شد. اعمال تنش خشکی 6- بار منجر به کاهش معنی دار درصد و سرعت جوانهزنی، وزن خشک ریشهچه، وزن خشک ساقه چه، طول ریشهچه، طول ساقه چه، سطح ریشه چه و آندوسپرم مصرفی در مقایسه با تیمار بدون تنش شد. درمجموع، نتایج پژوهش کنونی نشان داد که کاربرد متانول در مرحله جوانه زنی نهتنها در کاهش اثرات منفی ناشی از تنش خشکی نقشی نداشت، بلکه در شرایط بدون تنش خشکی نیز بر شاخصهای جوانهزنی لوبیا اثر منفی بر جا گذاشت. نتیجه گیری در این مطالعه نتایج نشان داد که محلول آبی متانول در تمامی تیمارهای تنش خشکی (0، 3- و 6-) منجر به کاهش معنیدار تمامی شاخصهای موردبررسی در گیاه لوبیا شد. با توجه به تحقیقاتی که نشان میدهند متانول در مراحل گیاهچه ای و گلدهی در گیاهان مختلف باعث افزایش محصول و عملکرد میشود اما در مطالعه حاضر که برای اولین بار انجام شد، مشاهده شد که محلول آبی متانول علاوه بر اینکه در کاهش اثرات منفی ناشی از تنش خشکی بر جوانه زنی گیاه لوبیا نقشی نداشت، بلکه بهتنهایی منجر به کاهش شاخصهای جوانه زنی شد.
فرزانه گلستانی فر؛ سهراب محمودی؛ غلامرضا زمانی؛ محمدحسن سیاری زهان
چکیده
مقدمه گندم ازنظر تولید و سطح زیر کشت مهمترین محصول کشاورزی ایران است و مشکل علف هرز در آن شاید یکی از مهمترین مسائل زراعی در نقاط گندم خیز جهان باشد (Kafi et al., 2005). چاودار گیاهی یکساله با ساقه های بلند است که در کشور بهصورت گیاه هرز در مزارع گندم دیده میشود (Krimi, 2004). توقعات کم این گیاه ...
بیشتر
مقدمه گندم ازنظر تولید و سطح زیر کشت مهمترین محصول کشاورزی ایران است و مشکل علف هرز در آن شاید یکی از مهمترین مسائل زراعی در نقاط گندم خیز جهان باشد (Kafi et al., 2005). چاودار گیاهی یکساله با ساقه های بلند است که در کشور بهصورت گیاه هرز در مزارع گندم دیده میشود (Krimi, 2004). توقعات کم این گیاه همراه با توانایی دگرآسیبی و مورفولوژی و چرخه زندگی مشابه گندم، باعث پایداری و افزایش سطح آن در مزارع گندم پاییزه شده است (Pester et al., 2000). رقابت از موضوعات کلیدی در مباحث اکوفیزیولوژیک جوامع گیاهی است؛ در این نوع تداخل علفهای هرز از طریق همجواری با گیاه زراعی، برای جذب منابع نور، آب و مواد غذایی به رقابت پرداخته و رشد و نمو و عملکرد گیاهان زراعی را تحت تأثیر قرار میدهند (Evans et al., 2003). با توجه به محدودیتهای شدید منابع آبی در اکثر مناطق کشور، تنش خشکی بهعنوان مهمترین تنش تأثیرگذار بر گیاهان زراعی معرفی شده است (Kafi et al., 2009). نتیجه رقابت هم با منابع و هم با شرایط محیطی تحت تأثیر قرار میگیرد، رقابت بین علفهای هرز و گیاهان زراعی بر سر آب سبب کاهش رطوبت موجود در خاک شده که میتواند باعث تنش آب و درنهایت کاهش رشد علفهای هرز و عملکرد گیاهان زراعی شود. مطالعاتی که مکانیسمهای ممکن رقابت برای آب را مورد آزمایش قرار دهد، زیاد نیستند. اغلب این مطالعات در شرایط کنترلشده محیطی انجامگرفته است. بااینوجود، این مطالعات بینشی را در مورد مکانیسمهای ممکن رقابت برای آب، به وجود آوردهاند (Zand et al., 2004). مواد و روش ها بهمنظور بررسی تأثیر رقابت درون و برون گونه ای بر برخی صفات مرفولوژیکی و رشدی گندم و چاودار تحت شرایط تنش خشکی، مطالعهای در سال 1391 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند بهصورت فاکتوریل سه عاملی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل چهار تراکم گندم رقم روشن (0، 8، 16 و 24 بوته در گلدان)، چهار تراکم چاودار (0، 2، 4 و 6 بوته در گلدان) و دو سطح تنش خشکی شامل آبیاری در 20 و 60% تخلیه رطوبت ظرفیت زراعی خاک بود. صفات تعداد برگ و کلروفیل برگ گندم و چاودار در زمان ظهور سنبلههای گندم، ارتفاع آنها، طول پدانکل (دمگل)، طول سنبله و قطر ساقه گندم در 95 روز بعد از کاشت (انتهای دوره رشد) اندازهگیری شد. نتایج و بحث نتایج نشان داد که افزایش تراکم گندم و چاودار موجب کاهش معنیدار ارتفاع گیاه (به ترتیب حداکثر 51.23 و 39.13 درصد در گندم و 45.24 و 56.6 درصد در چاودار)، تعداد برگ (حداکثر80.35 و 73.30 درصد در گندم و 37.71 و 71.31 درصد در چاودار) و شاخص کلروفیل برگ (حداکثر 12 و 38.11 درصد در گندم و 75.13 و 38.0 درصد در چاودار) شد. تنش خشکی نیز باعث کاهش معنیدار ارتفاع (58.17 درصد در گندم و 64.7 درصد در چاودار) و تعداد برگ (48.8 درصد در گندم و 75.26 درصد در چاودار) و افزایش معنیدار شاخص کلروفیل برگ (20 درصد در گندم و 78.7 درصد در چاودار) شد. افزایش تنش خشکی طول سنبله گندم را تحت تأثیر معنیدار قرار نداد، اما طول پدانکل (دمگل) و قطر ساقه گندم را به ترتیب 03.26 و 49.3 درصد کاهش داد. با افزایش تراکم چاودار و گندم طول سنبله گندم (به ترتیب حداکثر 70.13 و 21.24 درصد)، طول پدانکل گندم (39.17 و 72.22 درصد) و قطر ساقه گندم (11.11 و 18 درصد) بهطور معنی داری کاهش یافت. نتیجه گیری نتایج بهطورکلی نشان داد در شرایط تنش خشکی، رقابت درون گونه ای فقط بر ارتفاع گندم اثر معنیدار داشت، ولی اثر رقابت برون گونه ای بر شاخص کلروفیل و تعداد برگ گندم و ارتفاع و تعداد برگ چاودار معنی دار بود. در نتیجه حضور توأم تنش خشکی و رقابت های گیاهی باعث کاهش هر چه بیشتر این صفات گردید همچنین درصد کاهش آنها در گندم بیشتر از چاودار بود. درنتیجه در مناطقی که علف هرز چاودار بهعنوان علف هرز مهم مزارع گندم باشد، در هنگام بروز تنش خشکی، خسارت چاودار بیشتر خواهد شد لذا کنترل آن در شرایط محدودیت رطوبتی از اهمیت خاصی برخوردار است.
علیرضا بهشتی
چکیده
مقدمه خشکی یکی از مهمترین و رایجترین تنشهای محیطی است که تولیدات کشاورزی را با محدودیت روبهرو ساخته است. تحقیقات متعددی در زمینه خشکی انجام گرفته است. اصلاح گیاهان برای تحمل به خشکی به دلیل غیرقابلپیشبینی بودن شرایط محیطی و نیز تغیرات تحمل ارقام در محیطهای ...
بیشتر
مقدمه خشکی یکی از مهمترین و رایجترین تنشهای محیطی است که تولیدات کشاورزی را با محدودیت روبهرو ساخته است. تحقیقات متعددی در زمینه خشکی انجام گرفته است. اصلاح گیاهان برای تحمل به خشکی به دلیل غیرقابلپیشبینی بودن شرایط محیطی و نیز تغیرات تحمل ارقام در محیطهای متفاوت تحت تنش، پیچیده و دشوار است. تولیدیونجه به دلیل سازگاری با دورههای خشکی و وجود ژرمپلاسم متحمل به تنش خشکی در مناطق با دورههای خشکی از اهمیت ویژهای برخوردار است. دارا بودن صفات مورفوفیزیولوژیک خاص یونجه و سازگاری این صفات با تنشهای محیطی بهویژه تنش خشکی باعث شده است این گیاه پتانسیل تولید بالایی در چنین مناطقی داشته باشد. سهم عمدهای از مناطق سردسیر کشور و حتی مناطق نسبتاً معتدل کشور جمعیتهای غیر اصلاحشده و یا عمدتاً اکوتیپهای محلی یونجه همدانی را مورد کشت قرار میدهند. مواد و روشها بذور اکوتیپهای بکار رفته در این مطالعه از محل جغرافیایی این مناطق تهیهشده است. این مطالعه بهمنظور ارزیابی تحمل به خشکی در 11 اکوتیپ یونجه همدانی با استفاده از شاخصهای تحمل به خشکی در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در قالب دو آزمایش مزرعهای جداگانه به مدت سه سال زراعی به اجرا درآمد. آزمایش اول، آبیاری کامل (عدم محدودیت رطوبتی) و به روال معمول ایستگاه طرق، با دور آبیاری 7 روز بود. در آزمایش دوم، تیمار تنش بر اساس تغییر در دور آبیاری با اعمال محدودیت رطوبتی در اکوتیپها از طریق دورهای آبیاری متناوب 10 و 14 روز در طول فصل رشداعمال شد. شاخصهای تحمل به تنش شامل (STI)، حساسیت به تنش (SSI)، میانگین هندسی تولید (GMP) و میانگین حسابی تولید (MP)، با استفاده از عملکرد علوفه خشک اکوتیپهای یونجه در شرایط تنش (Ys) و بدون تنش (Yp) محاسبه و نحوه پراکنش اکوتیپها بر اساس این شاخصها در نمودارهای سهبعدی رسم شد. یافته ها همبستگی مثبت و معنیدار بین عملکرد علوفه خشک در شرایط تنش و عدم تنش و شاخصهای MP،GMP و STI نشان داد که در شرایط تنش شاخصهای مذکور، مناسبترین شاخصها بودند. اکوتیپهای چالشتر و فامنین یونجه در هر دو شرایط محیطی تنش و عدم تنش خشکی بالاترین پتانسیل تولید علوفه خشک را داشته و ازنظر شاخص STI رتبههای اول و دوم را به خود اختصاص دادند. شاخص STI برآورد کننده بهتری برای عملکرد ژنوتیپها در دو محیط YP و YS نسبت به سایر شاخصهابود، چون قادر است در مقایسه با شاخصهای دیگر، ژنوتیپهای گروه A را از سایر گروهها تفکیک کند. نتایج حاصل از STI نشان داد که در بین ژنوتیپهای موردبررسی، اکوتیپهای قهاوند، چالشتر، صدیقان و فامنین با مقادیر 9.0 متحملترین و ارقام قارقولوق و همدانی با مقادیر 7.0= STI، حساسترین ژنوتیپهای موردبررسی شناخته شدند. مقدار بالای STI برای یک ژنوتیپ، نشاندهنده تحمل به تنش رطوبتی بیشتر و پتانسیل عملکرد بالاتر آن در هر دو محیط تنش ومعمولی میباشد. اکوتیپهای فامنین و چالشتر به ترتیب با 8.8 و 7.8 بیشترین میزان MP و رقم قارقولوق با 6.7، کمترین میزان MP را داشتند. ارقام فامنین و چالشتر با 7.8 = GMP و رقم قارقولوق با 6.7 =GMP به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار GMP را دارا بودند. مقدار بالای TOL نشانه حساسیت ژنوتیپ به تنش بوده و انتخاب ژنوتیپها جهت تحمل به تنش خشکی بر اساس مقادیر کم TOL میباشد. رقم اردوباد با 5.3 =TOL و رقم ملک کندی با 9.0=TOL به ترتیب کمترین و بیشترین تحمل به تنش رطوبتی را داشتند. بر اساس شاخص SSI نیز اکوتیپ اردوباد با 9.1=SSI و رقم ملک کندی با 5.0=SSI به ترتیب حساسترین و متحملترین ژنوتیپها به تنش بودند . اگرچه رقم ملک کندی با داشتن کمترین مقادیر SSI اکوتیپی نسبتاً متحمل به خشکی میباشد ولی با ارجاع به عملکرد پایین این اکوتیپ میتوان دریافت که بهتنهایی انتخاب بر اساس مقادیر پایین این شاخص مطلوب نیست. اکوتیپهای چالشتر و فامنین یونجه در هر دو شرایط محیطی تنش و عدم تنش خشکی بالاترین پتانسیل تولید علوفه خشک را داشته و متحملترین اکوتیپها در این بررسی شناسایی شدند. گروهبندی اکوتیپها در هر دو شرایط تنش و عدم تنش نشان داد که آنها در 4 گروه مجزا ازنظر عملکرد در شرایط رطوبتی معمولی و تنش خشکی قرار گرفتند.
صغری خرمیپور؛ مسعود دهداری
چکیده
مقدمه تنش شوری پس از خشکی، دومین عامل محدودکننده عملکرد گیاهان زراعی در دنیا است. سورگم در مرحله رویشی و مراحل اولیه زایشی، نسبت به شوری بسیار حساس بوده درحالیکه در دوره گلدهی و مرحله پر شدن دانه کمترین حساسیت را به تنش شوری دارد. شناسایی نشانگرهای مولکولی پیوسته ...
بیشتر
مقدمه تنش شوری پس از خشکی، دومین عامل محدودکننده عملکرد گیاهان زراعی در دنیا است. سورگم در مرحله رویشی و مراحل اولیه زایشی، نسبت به شوری بسیار حساس بوده درحالیکه در دوره گلدهی و مرحله پر شدن دانه کمترین حساسیت را به تنش شوری دارد. شناسایی نشانگرهای مولکولی پیوسته با ژنهای کنترلکننده صفات کلیدی مرتبط با تحمل به تنش شوری یک هدف اصلاحی مهم در برنامه های گزینش به کمک نشانگر است. به همین دلیل پژوهشی جهت بررسی تحمل به شوری 10 ژنوتیپ سورگم دانه ای و ارتباط آن با نشانگرهای ریز ماهواره طراحی گردید. مواد و روش ها این پژوهش در دو آزمایش جداگانه در سال 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج اجرا شد. در آزمایش اول تحمل به شوری 10 ژنوتیپ سورگم دانهای در چهار سطح شوری شامل هدایتهای الکتریکی 92.1(شاهد)، 5، 10 و 20 دسیزیمنس بر متر (با افزودن کلرید سدیم به محلول هوگلند) در مرحله گیاهچه ای بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله دو برگی تنش شوری به صورت تدریجی اعمال گردید. 20 روز بعد از اعمال تنش شوری ویژگیهای مهم مورفولوژی و فیزیولوژیکی اندازه گیری شدند و مورد تجزیه و تحلیل های آماری قرار گرفتند. در آزمایش دوم DNAی برگ ارقام فوقالذکر استخراج شد و PCR با 10 جفت آغازگر ریزماهواره صورت پذیرفت. امتیازبندی نوارهای حاصل به صورت صفر (عدم نوار) و یک (وجود نوار) انجام شد. جهت بررسی ارتباط بین نشانگرها و مهمترین ویژگیهای سورگم از تجزیه مدل لجستیک دوتایی استفاده شد. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه واریانس دادهها در آزمایش اول نشان داد که هر سه اثر ژنوتیپ، شوری و برهمکنش آنها برای تمامی صفات در سطح یک درصد معنیدار گردید. در بین صفات فیزیولوژیک، پرولین بیشترین ضریب تنوع ژنوتیپی را در شرایط تنش (1.52 درصد) و عدم تنش (6.41 درصد) به خود اختصاص داد. بالاترین وراثتپذیری عمومی مربوط به سطح برگ (24.95 درصد) و کمترین آن مربوط به میزان منیزیم (15.21 درصد) بود. نتایج حاصل از شدت تنش نشان داد که صفت نسبت سدیم به پتاسیم با مقدار 96.0 بیشترین تأثیر را از تنش شوری پذیرفت. گروهبندی ژنوتیپها بر اساس نمودار سهبعدی Yp، Ys و STI ژنوتیپهای Sor834، Sor1011، Sor1006 و Sor857 را برای کشت در شرایط شور و غیرشور معرفی نمود که با در نظر گرفتن سایر ویژگیها درمجموع میتوان ژنوتیپهای Sor834 و MTS را به ترتیب بهعنوان متحمل و حساس به شوری در مرحله گیاهچهای معرفی نمود. در آزمایش دوم نتایج حاکی از پیوستگی احتمالی بین برخی نشانگرها و برخی صفات بود که در این میان چهار نشانگر ریزماهواره Xtxp20، Xtxp354، Xtxp331 و Xtxp285 با شاخص تحمل به تنش شوری مرتبط بودند. نتیجه گیری در مجموع نتایج حاصل از آزمایش اول وجود تنوع ژنتیکی از نظر تحمل به تنش شوری در مرحله گیاهچهای اثبات نمود. بعلاوه وراثتپذیری بالای برخی صفات حاکی از نقش پایین محیط در کنترل آنها وکارایی بالای انتخاب میباشد. از نسبت سدیم به پتاسیم میتوان بعنوان معیار انتخاب برای تحمل به شوری در مرحله گیاهچه ای استفاده نمود. از نشانگرهای معرفی شده میتوان برای غربال ژنوتیپهای متحمل به شوری بهره جست.
سید عبدالرضا کاظمینی؛ مژگان علی نیا؛ احسان شاکری
چکیده
مقدمه تنش شوری یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب میشود (Pandolfi et al., 2012). گزارش شده است تنش شوری با کاهش وزن خشک و غلظت پتاسیم موجود در بافت های گیاهی میتواند رشد و عملکرد محصولات زراعی مختلف را کاهش دهد (Pandolfi et al., 2012). به ...
بیشتر
مقدمه تنش شوری یکی از مهمترین تنشهای غیر زنده در مناطق خشک و نیمه خشک جهان محسوب میشود (Pandolfi et al., 2012). گزارش شده است تنش شوری با کاهش وزن خشک و غلظت پتاسیم موجود در بافت های گیاهی میتواند رشد و عملکرد محصولات زراعی مختلف را کاهش دهد (Pandolfi et al., 2012). به طور کلی تنش شوری باعث تغییرات عمده ای در متابولیسم گیاه همانند سمیت یونی، تنش اسمزی و تولید گونه های فعال اکسیژن نظیر پراکسید هیدروژن، رادیکالهای سوپراکسید و رادیکالهای هیدروکسیل اشاره نمود. در مواجهه با تنش شوری آنتی اکسیدانت هایی به عنوان رفتگر یا عامل محدود کننده تولید گونه های فعال اکسیژن عمل میکنند ) (Apel et al., 2004. ارزن پادزهری از گراس های با تولید و ارزش تغذیهای بالایی است و به طور میانگین میتواند سالیانه 180-150 تن علوفه در هکتار با میانگین پروتئین 18-15 درصد تولید کند (Sarwar et al., 2006). برخی مطالعات نشان دادهاند کاهش فتوسنتز در مواجهه با تنش شوری از اثرات اصلی تنش شوری محسوب شده که نتیجه آن کاهش ماده خشک تولیدی گیاه خواهد بود (Netondo et al., 2004). گراتان و همکاران (Grattan et al., 1999) بیان نمودند کاربرد نیتروژن در شرایط تنش رشد و عملکرد محصولات مختلف را بهبود بخشید. برخی محققین نیز نشان دادند کاربرد کود نیتروژن توانست اثر منفی تنش شوری در گیاهانی نظیر ذرت (Alipour et al., 2011) و سورگوم (Esmaili et al., 2008) را کاهش دهد. در بسیاری از این پژوهشها نشان داده شد کاربرد مناسب کود نیتروژن در شرایط تنش شوری علاوه بر بهبود رشد گیاه توانست تحمل به تنش شوری را نیز افزایش دهد. به عبارت دیگر، تنش شوری در سطوح پایین کاربرد کود نیتروژن اثرات منفی بارزتری بر کاهش وزن تر و خشک بوته در مقایسه با سطوح بالای آن داشت (Grattan et al., 1999). این مطالعه با هدف تعیین مقدار مناسب کود نیتروژن مصرفی در خاکهای شور انجام شد. همچنین در این پژوهش برهمکنش تنش شوری و کود نیتروژن بر رشد و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانتی ارزن پادزهری بررسی شد. مواد و روشها این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در تابستان سال 1393 اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل شوری آب آبیاری (شاهد آب شهر (4.0)، 9 و 18 دسیزیمنس بر متر) و مقادیر (صفر، 10، 20 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک) نیتروژن بود. ویژگیهای ارتفاع بوته، سطح برگ، وزن تر ریشه و اندام هوایی و وزن خشک ریشه و اندام هوایی در مرحله ظهور گل آذین و همچنین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز، پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز، غلظت پرولین و نسبت سدیم به پتاسیم در برگ و ریشه اندازهگیری شدند. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرمافزار آماری SAS9.1 و مقایسه میانگینها نیز به روش حداقل تفاوت معنی دار (LSD) در سطح احتمال 5% انجام گرفت. یافته ها نتایج تجزیه واریانس نشان داد اثر نیتروژن، شوری و اثر متقابل دو عامل بر کلیه ویژگیهای رشدی (به استثنای وزن تر و خشک برگ و تعداد برگ) معنیدار بود. تنش شوری باعث کاهش معنیدار وزن تر ساقه، وزن تر برگ، وزن تر ریشه، ارتفاع بوته، سطح برگ و نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک ساقه شد. با افزایش نیتروژن و اعمال تنش شوری در مقایسه با تیمار شاهد، فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و پرولین در تیمار 30 میلیگرم نیتروژن و شوری 18 دسیزیمنس بر متر به ترتیب به میزان 78.13، 17.6، 44.7 و 26 برابر افزایش یافت. با کاربرد کود نیتروژن نسبت سدیم به پتاسیم ریشه و ساقه به طور معنیدای کاهش یافت. به طور کلی کاربرد 20 میلیگرم کود نیتروژن توانست اثرات منفی تنش شوری را کاهش دهد ولی کاربرد 30 میلی گرم نیتروژن باعث کاهش معنی دار کلیه صفات مورد بررسی تحت تنش شوری شد. همچنین نتایج نشان داد تنش شوری باعث کاهش غلظت پتاسیم و افزایش غلظت سدیم در بافتهای گیاهی شد که نتیجه آن کاهش وزن تر برگ، ریشه و ساقه و همچنین ارتفاع بوته، سطح برگ و نسبت وزن خشک ریشه به ساقه بود. نتیجه گیری به طور کلی، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد در سطوح بالای تنش شوری، کاربرد کود نیتروژن به میزان بیشتر از 20 میلیگرم بر کیلوگرم خاک باعث تشدید اثرات منفی تنش شوری و ایجاد تنش اسمزی شد که نتیجه آن میتواند کاهش جذب عناصر غذایی و آب و رشد گیاه باشد. به عبارت دیگر، در سطوح شوری پایین، کمبود مواد مغذی مورد نیاز گیاه میتواند مهمترین عامل محدود کننده رشد گیاه باشد.
علیرضا پازکی؛ الهام نیکی اسفهلان
چکیده
مقدمه مرزه تابستانه (Satureja hortensis L.) یکی از گونه های معطر خانواده نعناعیان است. تا کنون 30 گونه با نام مرزه شناخته شده اند که مرزه تابستانه و زمستانه متداولترین گونه های زراعی میباشند. گونه های Satureja بومی نواحی گرم بوده و ممکن است یک یا چندساله باشند (Hadian et al., 2008; Rechinger, ...
بیشتر
مقدمه مرزه تابستانه (Satureja hortensis L.) یکی از گونه های معطر خانواده نعناعیان است. تا کنون 30 گونه با نام مرزه شناخته شده اند که مرزه تابستانه و زمستانه متداولترین گونه های زراعی میباشند. گونه های Satureja بومی نواحی گرم بوده و ممکن است یک یا چندساله باشند (Hadian et al., 2008; Rechinger, 1982) . شوری خاک از جمله مهمترین تنشهای محیطی است که بر رشد و عملکرد گیاه اثر میگذارد (Allakhverdiev et al., 2000). انطباق گیاهان با تنشهای محیطی و از جمله شوری از طریق تجمع ترکیبات و متابولیتهایی نظیر کربوهیدراتها و پرولین صورت میگیرد (Sanito di Toppy and Gabbrielli, 1999). آسکوربیک اسید از جمله ترکیبات آنتی اکسیدانی قدرتمندی است که از طریق کاهش رادیکالهای آزاد اکسیژن از اثرات مخرب آنها میکاهد (Fecht Christoffers et al., 2003). جیبرلینها از فرآورده های طبیعی گیاهی تولید شده اند که عمدتا در گیاهان به کار میروند. امروزه 4 گونه از جیبرلینها شناخته شدهاند که معروفترین آنها اسید جیبرلیک است و اثرات مثبتی در ساخت متابولیتهای مرتبط با افزایش تحمل به شوری دارد (Hedden and Proebsting, 1999). مواد و روشها بهمنظور بررسی اثر تنش شوری و برهمکنش آن با آسکوربات و جیبرلین بر روی صفات فیزیولوژیکی گیاه دارویی مرزه (.Satureja hortensis L)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در سال 1392 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری اجرا شد. تیمارها عبارت بودند از: تنش شوری در چهار سطح (صفر، 25، 50 و 75 میلی مولار)، آسکوربات در دو سطح (صفر و 4 میلی مولار) و جیبرلین در دو سطح (صفر و 2 میلی مولار). گیاهان شاهد با آب مقطر محلول پاشی گردیدند و در تیمارهای تنش شوری نیز گیاهان هفته ای دوبار و به مدت 3 هفته تحت آبیاری قرار گرفتند. میزان پرولین با استفاده از روش بیتس (Bates et al., 1973)، پروتئین با روش برادفورد (Bradford, 1976) و قندهای محلول و نامحلول توسط روش کوچرت (Kochert, 1978) تعیین گردیدند. تجزیههای آماری با استفاده از نرمافزار SAS و مقایسه میانگین ها با آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد انجام پذیرفت. نتایج نتایج تحقیق نشان داد که به استثناء اثر آسکوربات بر میزان کربوهیدراتهای محلول اندام هوایی، اثر اصلی عوامل آزمایشی بر سایر سازوکارهای غیرآنزیمی مقاومت به تنش شوری در مرزه معنی دار بود. بنابراین در شرایط تنش شوری شدید، بیشترین کاهش در صفات فیزیولوژیکی پروتئین اندام هوایی و ریشه (93.304 و 71.147 میلی گرم در لیتر) و کربوهیدرات نامحلول اندام هوایی و ریشه (27.11 و 25.8 میلی گرم در لیتر) و بالاترین افزایش در محتوی پرولین اندام هوایی و ریشه (46.27 و 52.16 میلی گرم در لیتر) و کربوهیدراتهای محلول اندام هوایی و ریشه (49.18 و 32.16 میلی گرم در لیتر) ایجاد شد، تا از اثرات مضر تنش شوری بکاهند. نتایج تحقیق آشکار نمود که تنها اثر متقابل سه گانه عوامل آزمایشی بر قند محلول اندام هوایی و قند نامحلول و پروتئین ریشه و اندام هوایی معنی دار بود. بنابراین قند محلول اندام هوایی و پرولین ریشه و اندام هوایی در شرایط شوری 75 میلی مولار و محلول پاشی آسکوربات و جیبرلین نسبت به شاهد به ترتیب 23.8، 92.1 و 73.3 برابر افزایش یافت. همچنین میتوان نتیجه گرفت، قند محلول اندام هوایی، مهمترین مکانیزم غیرآنزیمی تحمل به شوری در مرزه به ویژه درشرایط مصرف آسکوربات و جیبرلین میباشد. برخی از گزارشها تایید نمودند که آسکوربات محتوی پرولین را در نخود (Alqrainy, 2007) و بامیه (Baghizadeh et al., 2009) افزایش داد که با نتایج این تحقیق منطبق است. هدا (Hoda et al., 2010) مشخص نمودند که جیبرلین، کربوهیدراتهای محلول و نامحلول را در ریشه و اندام هوایی افزایش داد که از این نظر به عنوان مناسبترین و سریعترین سازوکار مقابله با تنش در مرکبات تلقی می گردد.
حمداله اسکندری؛ کامیار کاظمی
چکیده
مقدمه گندم مهمترین گیاهان زراعی در جنوب غرب ایران است که در طول دوره پر شدن دانه، دارای بارندگی اندک و دمای بالا میباشد. تنش خشکی ممکن است در سراسر مراحل رشدی گیاه رخ دهد اما تأثیر آن بر کاهش عملکرد درصورتیکه بعد از مرحله گردهافشانی رخ دهد بسیار زیاد است. بر این اساس، انتخاب ارقام متحمل به تنش خشکی در آخر فصل یکی از جنبههای ...
بیشتر
مقدمه گندم مهمترین گیاهان زراعی در جنوب غرب ایران است که در طول دوره پر شدن دانه، دارای بارندگی اندک و دمای بالا میباشد. تنش خشکی ممکن است در سراسر مراحل رشدی گیاه رخ دهد اما تأثیر آن بر کاهش عملکرد درصورتیکه بعد از مرحله گردهافشانی رخ دهد بسیار زیاد است. بر این اساس، انتخاب ارقام متحمل به تنش خشکی در آخر فصل یکی از جنبههای مهم در تولید گندم است. در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری که دارای شرایط تنش گرما در انتهای فصل میباشند، ژنوتیپهای گندم معمولاً با محدودیت منبع مواجه میشوند. از طرف دیگر، در شرایط متفاوت آبیاری، پیشنهاد شد که تعداد دانه در هر سنبله و تعداد سنبله در واحد سطح، حساسترین اجزای عملکرد گندم به شرایط تنش خشکی میباشند. در استان خوزستان، در اواخر فصل رشد و در مرحله بعد از گرده افشانی گندم معمولاً کمبود آب رخ می دهد؛ بنابراین، برای تولید پایدار محصول، انتخاب ارقام متحمل به تنش خشکی آخر فصل، ضروری است. بر این اساس، در تحقیق حاضر کوشش شده است ضمن بررسی اثر تنش خشکی آخر فصل بر فعالیت منبع، عملکرد و اجزای عملکرد دانه ژنوتیپ های گندم، متحملترین ژنوتیپ به شرایط تنش خشکی اعمالشده بعد از مرحله گردهافشانی، معرفی شود. مواد و روش ها آزمایش در سال زراعی 85-1384 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرستان اهواز، ایستگاه گلستان، بهصورت کرتهای خردشده بر پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید، بهطوریکه رژیمهای آبیاری (I1: تیمار شاهد یا آبیاری کامل و I2: قطع کامل آبیاری بعد از مرحلهی گردهافشانی) در کرتهای اصلی و ژنوتیپهای گندم (چمران، S-78-11، A، S-80-18 و S-82-10) در کرتهای فرعی قرار گرفتند. در تیمار شاهد، بوته ها در طول فصل رشد با میانگین فاصله آبیاری 10 روز آبیاری شدند. بهمنظور بررسی میزان محدودیت منبع، تیمار حذف سنبلچه (حذف 50 درصد از سنبلچههای یک سمت سنبله و سنبله های دستنخورده)، در خطوط نیممتری از خطوط کاشت دوم و پنجم اعمال شد. پس از محاسبه وزن هزار دانه در تیمار شاهد (سنبلههای دستنخورده) و حذف سنبلچه، میزان محدودیت منبع بدین صورت تعیین شد که وزن دانه در تیمار قطح سنبلچه بر وزن دانه تیمار شاهد تقسیم شد. سپس عدد یک از حاصل آن کسر گردید و عدد بدست آمده در 100 ضرب شد. در مرحلهی رسیدگی، پس از حذف اثرات حاشیه ای، عملکرد و اجزای عملکرد دانه اندازه گیری شدند. یافته ها بیشترین عملکرد دانه در رقم S-80-18 در شرایط آبیاری کامل به دست آمد. بااینحال، رقم اخیر در شرایط تنش کمبود آب کمترین عملکرد دانه را تولید کرد، بهطوریکه در شرایط تنش خشکی عملکرد دانه آن حدود 31 درصد کاهش یافت. ژنوتیپ S-78-11 بیشترین تعداد سنبلچه در هر سنبله و تعداد دانه در سنبله را در شرایط آبیاری کامل تولید کرد اما در هر دو تیمار آبیاری، کمترین وزن هزار دانه را داشت. این رقم با کاهش چهاردرصدی عملکرد دانه، نسبت به تنش اعمالشده بعد از مرحله گرده افشانی بیشترین مقاومت را نشان داد. بیشترین و کمترین میزان محدودیت منبع به ترتیب به ژنوتیپ دیررس S-78-11 (4.19 درصد) و ژنوتیپ زودرس S-80-18 (5.10 درصد) تعلق داشت. بااینوجود ژنوتیپ ها، بهجز ژنوتیپ دیررس S-78-11، ازلحاظ آماری در یک سطح قرار داشتند. محدودیت منبع در شرایط تنش خشکی نسبت به شرایط آبیاری مطلوب 50 درصد افزایش یافت. در شرایط تنش خشکی بهجز ژنوتیپ دیررس S-78-11 تمامی ژنوتیپها در یک سطح آماری قرار گرفتند. بااینحال ژنوتیپ دیررس S-78-11 با 26.4درصد و ژنوتیپ زودرس S-80-18 با 9.3 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین محدودیت منبع را دارا بودند. نتیجه گیری بیشترین کاهش عملکرد در شرایط تنش خشکی در ژنوتیپ S-80-18 مشاهده شد، در حالی که ژنوتیپ S-78-11 مقاومترین ژنوتیپ در برابر اثرات تنش خشکی بود. در تمامی ژنوتیپها، بهجز ژنوتیپ S-80-18، محدودیت منبع در شرایط تنش خشکی نسبت به شرایط آبیاری مطلوب افزایش یافت.
مجید رضائی تولائی؛ عباس خاشعی سیوکی؛ محمدحسین نجفی مود؛ رسول مظلوم شهرکی
چکیده
جوانهزنی اولین مرحله نموی در گیاه است، که یکی از مراحل مهم و حساس در چرخه زندگی گیاهان و یک فرایند کلیدی در سبز شدن گیاهچه است. در این تحقیق قدرت جوانه زنی بذور گیاهان تحت تنش خشکی گیاه پنبه (Gossypium hirsutum L.)، موردبررسی قرار گرفته است. تیمارها شامل دو سطح تنش خشکی (100 و 50 درصد آبیاری کامل) و چهار رقم پنبه (خرداد، ورامین، kc-8801 و kc-8802) با ...
بیشتر
جوانهزنی اولین مرحله نموی در گیاه است، که یکی از مراحل مهم و حساس در چرخه زندگی گیاهان و یک فرایند کلیدی در سبز شدن گیاهچه است. در این تحقیق قدرت جوانه زنی بذور گیاهان تحت تنش خشکی گیاه پنبه (Gossypium hirsutum L.)، موردبررسی قرار گرفته است. تیمارها شامل دو سطح تنش خشکی (100 و 50 درصد آبیاری کامل) و چهار رقم پنبه (خرداد، ورامین، kc-8801 و kc-8802) با 3 تکرار بودند. بذور تنش دیده از تحقیقی در مزرعه تحقیقات کاشمر که بر روی کمآبیاری روی این چهار رقم پنبه انجام شده بود، تهیه شده است. بررسی ها نشان میدهد که در تیمار 50 درصد آبیاری کامل مؤلفههای سرعت جوانه زنی، درصد جوانه زنی و همچنین شاخص بنیه بذر در سطوح احتمال5 و 10 درصد نسبت به آبیاری کامل معنی دار شده است؛ اما میزان این مؤلفهها در ارقام مختلف متفاوت است برای مثال بیشترین اختلاف در رقم خرداد برابر2 و 8.0 و کمترین رقم ورامین برابر 2.1 و 1 است. بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که تنش خشکی باعث بهبود در مؤلفههای جوانه زنی بذر پنبه تولیدی میگردد.
دوره 9، شماره 3 ، آبان 1395، صفحه 314-314
چکیده
دکتر محمد آرمین دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار دکتر سید وحید اسلامی دانشگاه بیرجند دکتر حمزه امیری دانشگاه ...
بیشتر
دکتر محمد آرمین دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار دکتر سید وحید اسلامی دانشگاه بیرجند دکتر حمزه امیری دانشگاه لرستان مهندس امید انصاری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان دکتر علی ایزانلو دانشگاه بیرجند دکتر علیرضا پازکی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یادگار امام خمینی(ره) دکتر هادی پیراسته انوشه مرکز ملی تحقیقات شوری، یزد دکتر محمودرضا تدین دانشگاه شهرکرد دکتر محمدرضا جلال کمالی محقق ارشد گندم مرکز بین المللی تحقیقات ذرت و گندم (CIMMYT)در ایران دکتر کمال حاج محمدنیا قالی باف دانشگاه فردوسی مشهد مهندس حسن حمیدی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر مصطفی حیدری دانشگاه شاهرود دکتر سعید خاوری خراسانی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر غلامحسن رنجبر مرکز ملی تحقیقات شوری، یزد دکتر علی شهیدی دانشگاه بیرجند دکتر سیدعلی طباطبایی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی یزد دکتر اسماعیل قلی نژاد دانشگاه پیام نور مرکز ارومیه دکتر مسعود قدسی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی دکتر علی گنجعلی دانشگاه فردوسی مشهد دکتر رضا منعم دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر ری دکتر غلامرضا موسوی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بیرجند دکتر سید محمود ناظری مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی