تنش شوری
غلامحسن رنجبر؛ هادی پیراسته انوشه؛ مهدی شیران تفتی؛ مجید نیکخواه
چکیده
سالیکورنیا (Salicornia bigelovii Torr.) بهدلیل تحمل زیاد به آبهای بسیار شور و داشتن ارزش اقتصادی در تولید علوفه، دانه روغنی و مصرف تازه خوری بهعنوان یک گیاه امیدبخش مطرح بوده است. به منظور مطالعه واکنش این گونه به تیمارهای مختلف شوری آب، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 4 تکرار در مرکز ملی تحقیقات شوری انجام شد. تیمارهای آب شور شامل 2، ...
بیشتر
سالیکورنیا (Salicornia bigelovii Torr.) بهدلیل تحمل زیاد به آبهای بسیار شور و داشتن ارزش اقتصادی در تولید علوفه، دانه روغنی و مصرف تازه خوری بهعنوان یک گیاه امیدبخش مطرح بوده است. به منظور مطالعه واکنش این گونه به تیمارهای مختلف شوری آب، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی و با 4 تکرار در مرکز ملی تحقیقات شوری انجام شد. تیمارهای آب شور شامل 2، 5، 8، 11، 14 و 17 دسیزیمنس برمتر بود، که با استفاده از رقیق نمودن آب دریای خلیجفارس تهیه شد. نتایج نشان داد که شوری تا 8 دسیزیمنس بر متر مقادیر وزنتر و خشک را افزایش داد، ولی افزایش شوری با کاهش وزنتر و خشک همراه بود. میزان کاهش وزن تر در تیمارهای 2، 5، 11، 14 و 17 دسیزیمنس برمتر در مقایسه با تیمار 8 دسیزیمنس بر متر بهترتیب 26.9، 9.5، 12.0، 20.0 و 35.8 درصد بود. این میزان کاهش در مورد وزن وزن خشک بهترتیب 23.4، 20.7، 27.4، 38.9 و 41.7 درصد بود. با افزایش میزان شوری آب، محتوی خاکستر شاخساره گیاه روند صعودی و معنیداری داشت. کمترین و بیشترین میزان خاکستر شاخساره بهترتیب در شوری 2 و 17 دسیزیمنس برمتر و به مقدار 24.8 و 41.3 درصد بود. با افزایش میزان شوری آب، غلظت کلر و سدیم در شاخساره گیاه افزایش و غلظت عناصر کلسیم و پتاسیم کاهش یافت. بر اساس نتایج این آزمایش، تحمل به شوری در سالیکورنیا با تجمع نمک در بافت گیاه و از طریق تنظیم اسمزی انجام میشود. قابلیت تجمع عناصر، ضمن اینکه توان گیاهپالایی سالیکورنیا را تقویت مینماید، ولی افزایش درصد خاکستر بر ارزش علوفهای گیاه تأثیر منفی داشته و لذا تعیین ارزش تغذیهای سالیکورنیا و آنالیز خوراک آن در حضور دام نیاز به بررسی بیشتر دارد.
شیوا توحیدی؛ احمد غلامعلی زاده؛ محمد رضا اصغری پور؛ هرمز نقوی
چکیده
ورود آلایندههای صنعتی به خاک باعث انباشته شدن بیش از حد فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیم، مس و روی در خاک میگردد. یک روش برای پاکسازی فلزات سنگین از خاک گیاهپالایی است. افزودن عوامل کلات کننده میتواند راندمان جذب فلزات را توسط گیاه افزایش دهد. به منظور بررسی تأثیر آمونیوم مولیبدات و اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) بر جذب سرب ...
بیشتر
ورود آلایندههای صنعتی به خاک باعث انباشته شدن بیش از حد فلزات سنگین از جمله سرب، کادمیم، مس و روی در خاک میگردد. یک روش برای پاکسازی فلزات سنگین از خاک گیاهپالایی است. افزودن عوامل کلات کننده میتواند راندمان جذب فلزات را توسط گیاه افزایش دهد. به منظور بررسی تأثیر آمونیوم مولیبدات و اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) بر جذب سرب توسط گیاه ذرت، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل چهار سطح سرب (صفر (Pb0)، 150 (Pb1)، 300 (Pb2) و 450 (Pb3) میلیگرم سرب بر کیلوگرم خاک از منبع کلرید سرب) و دو نوع عامل کلات کننده آمونیوم مولیبدات (غلظت مولیبدن 10 میلیگرم بر کیلوگرم خاک) (A.M) و EDTA (یک گرم بر کیلوگرم خاک) (E) و شاهد بودند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف سرب و نوع کلاتها اثر معنیداری (0.01 > P) بر وزن خشک ریشه و اندام هوایی، غلظت نسبی و جذب کل سرب ریشه و اندام هوایی داشت. آمونیوم مولیبدات باعث افزایش معنیدار وزن خشک ریشه و اندام هوایی شد. بیشترین غلظت سرب ریشه و اندام هوایی تحت تیمار EDTA در سطح 450 میلی گرم در کیلوگرم سرب بدست آمد. نتایج به دست آمده از مقایسه مقادیر سرب ریشه و اندام هوایی گیاه تحت تاثیر استفاده از آمونیوم مولیبدات و EDTA، نشان داد که آمونیوم مولیبدات در جذب سرب توانایی کمتری داشت درحالیکه EDTA اثر بیشتری در افزایش تجمع این عنصر در گیاه ذرت نشان داد.
حمداله اسکندری؛ اشرف عالی زاده امرایی
چکیده
مقدمه فلزات سنگین که ازجمله مهمترین عوامل آلودهکنندهی محیط های طبیعی و سیستمهای زراعی هستند و تقریباً در تمامی نواحی صنعتی یافت میشوند. اثر سمی مقادیر بالای فلزات سنگین در گیاهان نیز دیده میشود. یکی از ویژگیهای خاص فلزات سنگین که در بروز اثرات سمی آنها نقش مهمی دارد، خاصیت انباشتگی زیستی فلزات سنگین است. فلزات ...
بیشتر
مقدمه فلزات سنگین که ازجمله مهمترین عوامل آلودهکنندهی محیط های طبیعی و سیستمهای زراعی هستند و تقریباً در تمامی نواحی صنعتی یافت میشوند. اثر سمی مقادیر بالای فلزات سنگین در گیاهان نیز دیده میشود. یکی از ویژگیهای خاص فلزات سنگین که در بروز اثرات سمی آنها نقش مهمی دارد، خاصیت انباشتگی زیستی فلزات سنگین است. فلزات سنگین ازنظر زیستی غیرقابلتخریب و تجزیه هستند و بهصورت نامحدود در محیط باقی میمانند که درنهایت کیفیت خاک و سلامت انسان را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین، حذف و یا حداقل کاهش غلظت آنها از سیستمهای زراعی بهطور تنگاتنگی با سلامتی انسان در ارتباط است. ازجمله فلزات سنگین که از طرق مختلف مانند استفاده از آفتکشها وارد سیستمهای زراعی میشود، کادمیوم است که یک عنصر غیرضروری برای گیاهان است. این در حالی است که کادمیوم بهراحتی توسط ریشه گیاه جذب میشود و سمیت آن تا 20 برابر بیشتر از سایر فلزات سنگین است. روشهای شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی مختلفی برای حذف فلزات سنگین از خاکهای زراعی معرفی شده است. یک روش سازگار با محیطزیست و کم هزینه برای حذف فلزات سنگین از خاکهای زراعی استفاده از تکنولوژی گیاه پالایی است. هدف از اجرای آزمایش حاضر مقایسه کارایی گندم، شبدر و کلزا در حذف فلز سنگین کادمیوم از خاکهای زراعی در راستای کاهش تنش فلزات سنگین برای گیاهان زراعی بعدی در تناوب زراعی بود. مواد و روشها این آزمایش بهصورت فاکتوریل دوعاملی (3×3) در سه تکرار در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی اجرا گردید. عامل اول نوع گیاه شامل گندم، شبدر و کلزا و عامل دوم غلظت فلز سنگین کادمیوم افزودهشده به خاک شامل صفر، 50 و 100 میلیگرم برای هر کیلوگرم خاک بود. برای اجرای آزمایش، ابتدا نمونه های خاک با مقادیر صفر، 50 و 100 میلیگرم کادمیوم در هر کیلوگرم خاک آلوده و سپس گلدانهای آزمایش (با قطر و ارتفاع 40 سانتیمتر) با نمونه های خاک تهیهشده به میزان مساوی (10 کیلوگرم خاک آلوده) پر شدند. بهمنظور به تعادل رسیدن کادمیوم اضافهشده به خاک، قبل از کاشت، سه دوره خشکی و رطوبت اعمال گردید. در مرحله بعد، بذر گیاهان گندم، شبدر و کلزا بر اساس تراکم مطلوب هر گیاه در گلدانها کاشته شدند. بعد از چهار هفته، کل اندامهای گیاهان (ریشه و اندامهای هوایی) برداشت شدند و پس از خشککردن در آون در دمای 75 درجه سانتیگراد به مدت 72 ساعت، آسیاب شدند. میزان کادمیوم در نمونه های آسیاب شده اندازهگیری شد. یافتهها بیشترین میزان جذب کادمیوم در گندم در غلظت 50 و 100 میلیگرم کادمیوم در هر کیلوگرم خاک مشاهده شد که از سایر تیمارهای آزمایش بیشتر بود. افزایش غلظت از 50 به 100 میلیگرم در هر کیلوگرم خاک تأثیر زیادی بر توانایی گندم، کلزا و شبدر در جذب کادمیوم از خاک نداشت. معمولاً گیاهانی که دارای توده زیستی بالاتری باشند، قادرند مقدار بیشتری از فلزات سنگین را از خاک حذف نمایند. این موضوع با نتایج تحقیق حاضر تا حدودی مطابقت دارد چراکه گندم که بیشترین میزان جذب کادمیوم از خاک را داشت، زیست توده آن از شبدر بیشتر است. بااینحال، عدم تفاوت معنیدار بین کلزا و شبدر در برداشت کادمیوم از خاک با یافته های این محققان مطابقت ندارد چراکه کلزا، زیست توده بیشتری از شبدر تولید میکند. اگرچه روشهای فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی مختلفی برای کاهش غلظت فلزات سنگین در خاک مورداستفاده قرار میگیرد ولی برای کادمیوم استفاده از رو گیاهپالایی کارایی بیشتری دارد. نتیجه گیری بهطورکلی، نتایج پژوهش حاضر، نتایج سایر تحقیقات در مورد امکان استفاده از گیاه پالایی در حذف فلزات سنگین ازجمله کادمیوم را مورد تأیید قرار داد. همچنین، نتایج مشخص نمود که گندم علاوه بر ارزش تغذیه ای، توانایی بالایی در کاهش تنش فلزات سنگین ناشی از کادمیوم دارد که در تعیین برنامه های تناوبی میتواند موردتوجه قرار بگیرد