لعیا مرادبیگی؛ احمد غلامی؛ امیرحسین شیرانی راد؛ حمید عباس دخت؛ حمید رضا اصغری
چکیده
به منظور بررسی اثر کاشت تأخیری و تنش خشکی آخر فصل بر صفات عملکرد و اجزای عملکرد، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تنش خشکی بر صفات عملکرد و اجزای عملکرد، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، میزان روغن و گلوکوزینولات دانه و محتوای پرولین کلزا آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر کاشت تأخیری و تنش خشکی آخر فصل بر صفات عملکرد و اجزای عملکرد، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت و تنش خشکی بر صفات عملکرد و اجزای عملکرد، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع، میزان روغن و گلوکوزینولات دانه و محتوای پرولین کلزا آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیتپلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال زراعی 95-1393 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی شامل تاریخ کاشت در دو سطح شامل: 20 مهر (کشت معمول) و 5 آبان (کشت تأخیری)، آبیاری در دو سطح شامل: آبیاری کامل (شاهد) و تنش خشکی (قطع آبیاری از مرحله خورجیندهی) و نیز ارقام و هیبریدهای پاییزه کلزا شامل:Neptune, Elvise, Okapi, Tassilo, GKH0224, GKH2624, GKH3705 بودند. نتایج آزمایش نشان داد، که تاریخ کاشت، آبیاری و رقم بر تمام صفات به غیر از اسید اکوزنوئیک معنیدار بود. به تأخیر انداختن تاریخ کاشت، تعداد خورجین در بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، میزان روغن دانه، اکوزنوئیک اسید و پرولین را کاهش ولی میزان گلوکوزینولات دانه و اسید بهنیک را افزایش داد. بیشترین میزان روغن دانه (6/45 درصد) در حالت آبیاری کامل و کشت معمول و کمترین آن ( 42.2درصد) در شرایط قطع آبیاری در مرحله خورجیندهی و کشت تأخیری بهدست آمد. بالاترین میزان پرولین (21.59 میلیگرم بر گرم وزن تر) در کشت معمول و از رقم GKH3705 بهدست آمد. از نظر عملکرد و اجزای عملکرد، محتوای روغن دانه، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع و میزان گلوکوزینولات، رقم GKH3705 مناسبترین بود. با توجه به نتایج، به نظر میرسد تاریخ کاشت 20 مهر و رقم GKH3705 در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی میتواند به عنوان بهترین تیمار برای سودمندی تولید کلزا در منطقه کرج پیشنهاد گردد.
علی نخزری مقدم؛ احمد غلامی
چکیده
مقدمه راعی و همکاران (Raey et al., 2008) گزارش کردند که آبیاری بر صفاتی مثل تعداد غلاف در بوته، وزن 1000 دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت گیاه نخود تأثیر گذاشت. نیر و همکاران (Nayyer et al., 2006) معتقدند که گلدهی و تشکیل غلاف حساسترین مراحل نخود نسبت به تنش آب میباشند. تنش در مرحله گرده افشانی باعث کاهش شدید عملکرد و مقدار فسفر دانه نخود نسبت به ...
بیشتر
مقدمه راعی و همکاران (Raey et al., 2008) گزارش کردند که آبیاری بر صفاتی مثل تعداد غلاف در بوته، وزن 1000 دانه، عملکرد دانه و شاخص برداشت گیاه نخود تأثیر گذاشت. نیر و همکاران (Nayyer et al., 2006) معتقدند که گلدهی و تشکیل غلاف حساسترین مراحل نخود نسبت به تنش آب میباشند. تنش در مرحله گرده افشانی باعث کاهش شدید عملکرد و مقدار فسفر دانه نخود نسبت به تنش در مرحله رشد رویشی میشود (Gunes et al., 2006). یزدانی و همکاران (Yazdani et al., 2009) با بررسی تأثیر میکروارگانیزمهای حل کننده فسفات و رایزوباکتریهای محرک رشد گیاه بر گیاه ذرت گزارش کردند که استفاده از آنها باعث افزایش عملکرد و کاهش نیاز به فسفر تا 50 درصد شد. هدف از این بررسی تعیین تأثیر تلقیح با گونههای مختلف قارچ میکوریزا و مدیریت آبیاری بر خصوصیات کمی و کیفی نخود زراعی بود. مواد و روشها بهمنظور بررسی عکسالعمل نخود به تلقیح با گونههای مختلف قارچ میکوریزا تحت مدیریتهای مختلف آبیاری، آزمایشی در سال زراعی 1390 بهصورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود (عرض جغرافیایی 36 درجه و 30 دقیقه شمالی و 55 درجه طول شرقی و 1380 متر ارتفاع از سطح دریا) انجام شد. عامل مدیریت آبیاری (عامل اصلی) در چهار سطح شامل آبیاری کامل، عدم آبیاری در مرحله 50 درصد گلدهی، عدم آبیاری در مرحله 50 درصد غلافدهی، عدم آبیاری در مرحله 50 درصد پرشدن دانه و عامل تلقیح با قارچ مایکوریزا (عامل فرعی) در سه سطح شامل تلقیح با گونه Glumos intraradices، تلقیح با گونه G. mosseae و عدم تلقیح بود. کشت بذور در هفته چهارم فروردین ماه انجام شد. کشت با دست انجام شد. فاصله ردیف 30 و فاصله بوته روی ردیف 10 سانتیمتر (با تراکم 333000 بوته در هکتار) بود. هر کرت شامل 6 ردیف بود. در طول دوره رشد علفهای هرز با دست کنترل شد. عملکرد دانه با برداشت 4 ردیف وسط بعد از حذف دو ردیف حاشیه و 0/5 متر از دو طرف ردیفهای وسط در هفته چهارم تیر ماه تعیین شد. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SAS Ver 9.1 انجام شد. مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون حداقل تفاوت معنیدار (LSD) در سطح پنج درصد انجام شد. نتایج و بحث نتایج نشان داد که اثر مدیریت آبیاری بر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن 100 دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت، درصد پروتئین، عملکرد پروتئین، غلظت فسفر و عملکرد فسفر معنیدار بود و بیشترین مقدار صفات بجز درصد پروتئین از تیمار آبیاری کامل بهدست آمد. اختلاف بین آبیاری کامل و عدم آبیاری در مرحله پرشدن دانه در مورد صفات تعداد غلاف در گیاه و تعداد دانه در گیاه معنیدار نبود. اثر تلقیح با میکوریزا بر همه صفات بهجز تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و درصد پروتئین دانه معنیدار بود و بیشترین مقدار صفات مربوط به تیمار تلقیح با گونه G. mosseae وکمترین مقدار مربوط به تیمار عدم تلقیح بود. اختلاف بین دو تیمار تلقیح با گونه G. mosseae و G. intraradices در مورد وزن 100 دانه معنیدار نبود. اثر متقابل تنش × تلقیح با میکوریزا بر هیچیک از صفات مورد مطالعه معنیدار نشد. در تیمار آبیاری کامل عملکرد دانه و پروتئین بهترتیب 2651 و 3/557 کیلوگرم و در تیمار عدم آبیاری در مرحله گلدهی 1472 و 337/3 کیلوگرم در هکتار بود. عملکرد دانه و پروتئین در تیمار تلقیح با گونه G. mosseae 2124 و 495/2 کیلوگرم و در تیمار عدم تلقیح 1677و 391/9 کیلوگرم در هکتار بود. نتیجهگیری صفات رویشی، زایشی و کیفی تحت تأثیر مدیریت آبیاری (قطع آبیاری) قرار گرفت. تنش آب باعث کاهش صفات مورد بررسی شد و تنش زودتر اثر بیشتری در کاهش عملکرد داشت. اثر تلقیح کمتر از تنش بود و تلقیح با G. mosseae اثر مثبت بیشتری از تلقیح با G. intraradicesبر صفات مورد بررسی داشت.