تنش خشکی
سجاد رجائی نژاد؛ شاهرخ جهان بین؛ حمیدرضا بلوچی
چکیده
کمبود آب یکی از چالشهای جدی برای تولید محصولات زراعی حساس به تنش خشکی از جمله لوبیا است. برای مطالعه اثر سطوح تنش خشکی بر برخی از ویژگیهای فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام مختلف لوبیا، آزمایشی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بهصورت اسپلیت پلات در مزرعه تحقیقاتی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دانشگاه یاسوج اجرا شد. فاکتور ...
بیشتر
کمبود آب یکی از چالشهای جدی برای تولید محصولات زراعی حساس به تنش خشکی از جمله لوبیا است. برای مطالعه اثر سطوح تنش خشکی بر برخی از ویژگیهای فیزیولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام مختلف لوبیا، آزمایشی با سه تکرار در سال زراعی 1393 بهصورت اسپلیت پلات در مزرعه تحقیقاتی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دانشگاه یاسوج اجرا شد. فاکتور اصلی آزمایش شامل آبیاری نرمال (آبیاری پس از 4 روز)، تنش ملایم (آبیاری پس از 7 روز) و تنش شدید (آبیاری پس از 10 روز) و فاکتور فرعی شامل چهار رقم لوبیا (تلاش، صدری، محلی خمین، کوشا) بود. صفات مورد ارزیابی شامل شاخص کلروفیل، کارآیی مصرف آب، پرولین برگ، عملکرد و اجزای عملکرد (تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و شاخص برداشت) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که برهمکنش تنش خشکی×رقم بر ویژگیهای عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت، شاخص کلروفیل و پرولین برگ معنیدار نبود، اما بر ویژگیهای تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه و کارآیی مصرف آب تأثیر معنیدار داشت. نتایج بیانگر کاهش میانگین ویژگی-های مورد بررسی بجز پرولین برگ در شرایط تنش خشکی نسبت به شرایط آبیاری نرمال بود. بهطوری که در شرایط آبیاری نرمال بیشترین میزان عملکرد دانه با میانگین 2245.80 کیلوگرم در هکتار و در شرایط تنش شدید کمترین میزان عملکرد دانه با میانگین 1808.80 کیلوگرم در هکتار وجود داشت. میزان کاهش کلروفیل و عملکرد زیستی در رقم تلاش نسبت به رقم کوشا به ترتیب در حدود 26 و 17 درصد به دست آمد. با توجه به نتایج آزمایش رقم تلاش نسبت به تنش خشکی تحمل بیشتر و رقم کوشا حساسیت بیشتری نشان داد.
محمود عطارزاده؛ حمیدرضا بلوچی؛ مجید رجایی؛ فرزانه پولادی
چکیده
اسید آبسیزیک یکی از هورمونهای گیاهی است که نقش عمدهای در چرخه زندگی گیاه داشته و بسیاری از فرایندهای مهم فیزیولوژیکی ازجمله نمو و سازگاری گیاه به تنشهای محیطی را تنظیم مینماید.اسید آبسیزیکاز طریق کنترل وضعیت آبی گیاه تحت تنش، اثرات زیانبار خسارت تنش گرما را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل ...
بیشتر
اسید آبسیزیک یکی از هورمونهای گیاهی است که نقش عمدهای در چرخه زندگی گیاه داشته و بسیاری از فرایندهای مهم فیزیولوژیکی ازجمله نمو و سازگاری گیاه به تنشهای محیطی را تنظیم مینماید.اسید آبسیزیکاز طریق کنترل وضعیت آبی گیاه تحت تنش، اثرات زیانبار خسارت تنش گرما را بهطور چشمگیری کاهش میدهد. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه ولیعصر رفسنجان در سال 1392 انجام گرفت. فاکتور اول شامل پیشتیمار هورمون اسید آبسیزیک در 4 سطح صفر، 50، 100 و 200 میکرومولار و فاکتور دوم شامل اعمال تنش گرما با درجهحرارت 40 درجه سانتیگراد در 4 بازهی زمانی صفر، 8، 16 و 24 ساعت بود که به گیاهچههای ذرت، هیبرید سینگلکراس 704 اعمال شدند. گیاهچههای ذرت قادر به تحمل تنش گرمایی 8 ساعت بودند و تأثیر منفی گرما با افزایش مدتزمان آن افزایش یافت که منجر به کاهش تولید ماده خشک اندام هوایی در تنش گرمایی 16 و 24 ساعته گردید. افزایش غلظت اسید آبسیزیک و تنش گرما باعث کاهش معنیداری در کلروفیل a ذرت گردید، بهطوریکه در شرایط گرمای 24 ساعته و غلظت 200 میکرومولار اسید آبسیزیک، با کاهش 9/36 درصدی نسبت به شاهد به دست آمد. همچنین تنش گرمای 24 ساعت سبب کاهش کارتنوئید به میزان 17 درصد نسبت به شاهد گردید. غلظت 50 و 100 میکرومولار اسید آبسیزیک، تا حدودی توانسته سبب کاهش نشت یونی برگ، افزایش محتوای نسبی آب و شاخص سبزینگی برگ ذرت شود، که درنتیجه سبب افزایش وزن خشک اندام هوایی ذرت در شرایط تنش گرما میگردد.
عبدالحسین رضائی؛ حمیدرضا بلوچی؛ محسن موحدی دهنوی؛ ابراهیم ادهمی
چکیده
امروزه آلودگی خاک به فلزات سنگین درنتیجه فعالیتهای انسانی یکی از تنشهای محیطی مهم در گیاهان بوده، که میتواند به تولید گونههای اکسیژن فعال منجر شود. پرایمینگ با اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و نیترات پتاسیم بهعنوان یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات سمی کادمیوم در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پرایمینگ بر برخی ...
بیشتر
امروزه آلودگی خاک به فلزات سنگین درنتیجه فعالیتهای انسانی یکی از تنشهای محیطی مهم در گیاهان بوده، که میتواند به تولید گونههای اکسیژن فعال منجر شود. پرایمینگ با اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و نیترات پتاسیم بهعنوان یک گزینه مناسب برای کاهش اثرات سمی کادمیوم در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر پرایمینگ بر برخی صفات فیزیولوژیکی گیاه و شاخصهای کیفی بذر سورگم تحت تنش کلرید و نیترات کادمیوم در سال 1394 در دانشگاه یاسوج انجام شده است. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل اسید جیبرلیک 800 میلیگرم در لیتر، اسید سالیسیلیک 0.3 میلیمولار، نیترات پتاسیم 1% و شاهد (بدون پرایم) و فاکتور دوم شامل سطوح کلرید و نیترات کادمیوم هرکدام در چهار سطح (0، 7.5، 15 و 30 میلیگرم در کیلوگرم خاک) بود. نتایج نشان داد که اثر متقابل کادمیوم و پرایمینگ برای پروتئین محلول در آب، آنزیم کاتالاز، آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز و ارتفاع بوته معنیدار بود. اثر کادمیوم نشان داد که 30 میلیگرم کلرید کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک وزن دانه را نسبت به شاهد 24 درصد کاهش داد. بهطورکلی تمام سطوح کادمیوم نسبت به شاهد (بدون کادمیوم) اثر کاهنده بر روی وزن دانه داشتند. پرایمینگ بذر با 0.3 میلیمولار اسید سالیسیلیک منجر به افزایش سرعت جوانهزنی و شاخص طولی بنیه بذر سورگم تحت تنش کادمیوم گردید. همچنین بیشترین شاخص وزنی بنیه در 15 میلیگرم کلرید و نیترات کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک مشاهده شد و کمترین شاخص وزنی بنیه به 7.5 و 30 میلیگرم کلرید کادمیوم به ازای هر کیلوگرم خاک تعلق داشت. در کل، پرایمینگ بذر با 800 میلیگرم در لیتر اسید جیبرلیک، و 0.3 میلیمولار اسید سالیسیلیک با بهبود شاخصهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گیاه مادر ازجمله افزایش محتوای پروتئین محلول و کلروفیل برگ میتواند باعث مقاومت نهال سورگم به سمیت کادمیوم و بهبود رشد آن و افزایش وزن دانه گردد. درنتیجه بذور تولیدی در این شرایط دارای سرعت جوانهزنی، شاخص بنیه بذر بیشتری نسبت به شاهد (عدم استفاده از پرایمینگ) هستند.